طلایه داران معرفت

طلایه داران معرفت

«خداحافظی» روایتی از شهید علی صادقی

زمستان سردی بود، آن روز از همه ی روزها هوا سردتر و شکننده تر بود. صبح قبل از آمدنم به اداره جهاد سازندگی علی را به محل اعزام جبهه بدرقه کرده بودم.

آراستگی برای بهشت

در منطقه عمومی دربندیخان قبل از آغاز عملیات بیت المقدس4 نیروها آماده حرکت بودندکه حاج آقا محرابیان و جعفر یگانه مسؤول بازرسی لشکر به مقر گردان حمزه سید الشهداء (ع) آمدند.

نماز زیر آتش روایتی از شهید سید محمد موسوی

دیدم سید در آن هنگام مشغول نماز داخل یکی از اتاق ها است، که محل استراحت گردان می باشد. ایشان همچنان مشغول نماز بود. در حالی که منافقین کوردل به شدت در این محور و محل می ریزد و هر آن احتمال مجروح یا شهید شدن داشت.

تسویه حساب روایتی از شهید محرابیان

چند ماه بود که افتخار خدمت در جوار این روحانی عزیز نصیبم شده بود. ضمن انجام امور فرهنگی امور پرسنلی و مالی را هم انجام می دادم.

«خواب شهادت» روایتی از شهید مجتبی آدینه وند

شب و روز یکی مرا صدا می زند می گوید: بیا.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه