"زنان و اسارت" در گفت وشنود شاهد ياران با آزاده معصومه آباد
از اقامت دائم در زندان فهميدم كه آنها فكر مي كنند اطلاعاتي داريم و نمي خواهيم اين اطلاعات را به آنها بدهيم و بايد در زندان بمانيم چون اگر آنها موفق به گرفتن اطلاعات مي شدند، شايد ما را به اردوگاهي ديگر منتقل مي كردند. آنها مي گفتند اگر حرف بزنيد، ما حق نداريم شما را اسير كنيم و شما را آزاد مي كنيم. البته بعيد مي دانستم ما را از بغداد آزاد كنند. بيشتر يك ترفند بود. آيا دشمن از شما استفاده تبليغاتي كرد؟ اصلاً از ما نااميد بود، يعني برخوردي كه با دشمن داشتيم به شكلي شده بود كه غرور دشمن را جريحه دار كرده بوديم، به طوري كه به برادران گفته بودند، اينها زن هستند، اما خلق و خوي زنانه ندارند. آدمهاي خشني هستند.