مادر شهید - صفحه 14

آخرین اخبار:
مادر شهید

مادر شهید «حسینی روشن» به فرزند شهیدش پیوست

حاجیه خانم «پروین میرزائی روشن» مادر شهید «سید محمد حسینی روشن» به فرزند شهیدش پیوست.

شهدا حجاب را رنگین‌تر از خون خود می‌دانستند

مادر «شهید محمدکاظم اعزی پاشاکلائی» می‌گوید: در اهمیت و توجه به مسئله پوشش و حجاب اسلامی، هم خود عامل به این امر بود و هم دیگران را تشویق می‌کرد. او چون دیگر شهیدان حجاب را رنگین‌تر از خون خود می‌دانست.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

برو مادر که شیرم حلالت باشد

مادر شهید "خلیل الله بابایی" در وصف فرزندش می گفت: «خلیل دلش میخواست به جبهه برود. پنهانی لباس هایش را جمع کرده بود و بی خبر به جبهه رفته بود. حلالیت میخواست که من گفتم مادر شیرم حلالت برو خدا پشت و پناهت باشد.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

قرار دل بی‌قرارش جبهه و شهادت بود

مادر شهید «حمیدرضا غلامی» در توصیف فرزندش گفت: «حمیدرضا پسر خوب و عاقلی بود، از سال 1365 به جبهه می‌رفت چندین بار اتفاقاتی خارج از جبهه براش افتاد اما آسیبی ندید تا اینکه در جبهه شهید شد. به من می‌گفت تا وقتی جنگ است وظیفه من رفتن و دفاع است.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

بهترین فرزندم را راهی جبهه کردم

مادر شهید "حمیدرضا امیدی" در وصف فرزند شهیدش گفت: «سه پسر داشتم که بهترین آنها حمید بود، از پانزده سالگی حواسش به نماز و ایمانش بود. در محل کارش هم بسیار مقید به کار بود و به طور مکرر به جبهه می رفت و می آمد.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

آرزوی مادر شهید برای عاقبت بخیری فرزندش

مادر شهید "حمید آسنجرانی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «زمان دفاع مقدس فرزندانم خردسال بود من برای رزمندگان نان می پختم و برای جبهه ژاکت میبافتم و در آن زمان هرگاه خسته می شدم می گفتم خدایا قسمت می دهم بچه هایم را به راه راست هدایت کن و حسرت مادر شهدا را داشتم که نان حلال به فرزندانشان داده‌اند که ثمره آن شهادت گردیده است.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

وصیت کرده بود گمنام بماند

علی اکبر زکی پدر شهید "احمد زکی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «احمد در اخلاق و رفتار زبانزد عام و خاص بود. او در آخرین نامه اش وصیت کرده بود که دلش می خواهد گمنام بماند و اگر چیزی از او بازگشت در قطعه هفتاد و دو تن گمنام به خاک سپرده شود و همینطور هم شد. 9 سال بعد از شهادتش تنها پلاک و چند تکه استخوان از او برایمان آوردند.»

مادر شهید «رضا آب روان» به فرزند شهیدش پیوست

«حاجیه خانم طاهره آزاد» مادر صبور شهید والامقام «رضا آب روان» به فرزند شهیدش پیوست.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

افتخار می‌کنم که با شهادتت آرامش را برایمان آوردی

مادر شهید گرانقدر «سیف الله اسماعیل زاده» اینگونه سخن می‌گوید: زمانی که می خواست برای آخرین بار از منزل بیرون برود به سمت من برگشت و گفت: مادرجانم لطفا بعد از شهادتم برایم گریه نکنید من به راهم آگاهم و می دانم به شهادت می رسم. من هم گفتم نه پسرم تو برای آسایش ما به میدان می روی و من خیلی خوشحالم.

مزارش را نشان داده بود

مادر شهید «غلامعلی فتحی» نقل می کند: غلامعلی، در مراسم تشییع پیکر شهید راهداری در گلزار شهدا به شهید احمد نظری جایی را نشان می دهد و می گوید؛ چقدر خوب است که انسان در ردیف شهدا و در اینجا دفن شود که درست یک ماه بعد از این ماجرا غلامعلی فتحی و احمد نظری در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و در همانجای که نشان داده بود به خاک سپرده شدند.

مادر شهید والامقام «سیاوش شعبانی» به فرزند شهیدش پیوست

«حاجیه خانم کربلایی معصومه شعبانی» مادر صبور شهید والامقام «سیاوش شعبانی» به فرزند شهیدش پیوست.

مادر شهید والامقام «مرزبان سلیمی» به فرزند شهیدش پیوست

«حاجیه خانم فضه دارائی قادیکلایی» مادر صبور شهید والامقام «مرزبان سلیمی» خواهر شهید «عزیز الله دارائی» به به فرزند و برادر شهیدش پیوست.
روایت دیدار خانواده شهید «احمد صالحی مله» با حضرت آیت‌الله‌ العظمی خامنه‌ای

همچون فرزند عزیزمان، فدایی اسلام و رهبر فرزانه هستیم

فاطمه صالحی مله مادر شهید احمد صالحی مله در خصوص دیدار با رهبر گفت: روزی که جمال نورانی رهبرم را دیدم عکس و وصیت نامه پسر شهیدم را در دستم گرفتم و به ملاقات رهبر عزیزم رفتم و خواستم بگویم ما هم مانند فرزند شهیدمان فدائی اسلام و رهبر فرزانه هستیم و تا آخرین قطره خون از شما حمایت میکنیم.

مادر شهید «هوشنگ درویشی» به فرزند شهیدش پیوست

«حاجیه خانم ماه نو درویشی متولی» مادر صبور شهید والامقام «هوشنگ درویشی» به فرزند شهیدش پیوست.

مادر شهید «محمدباقر سقائی کناری» به فرزند شهیدش پیوست

«حاجیه خانم شمسه نانواکناری» مادر صبور شهید والامقام «محمدباقر سقائی کناری» به فرزند شهیدش پیوست.

مادر شهید «مختار نوروزی» به فرزند شهیدش پیوست

«حاجیه خانم فرنگیس علی زاده» مادر صبور شهید والامقام «مختار نوروزی» به فرزند شهیدش پیوست.
خاطره‌نگاری والدین شهدا

محمد در عالم رویا نحوه شهادتش را نشانم داد

مادر «شهید محمد پوریای‌‌ولی» می‌گوید: زمانی که مطلع شدیم فرزندم با اصابت گلوله به داخل آب افتاده و به شهادت رسیده است، خواب او را دیدم و گفتم: پسرم، تو که می‌توانستی شنا کنی و خودت را نجات بدهی. او در پاسخ گفت که مادر! آرپی‌جی به سَرم اصابت کرد. به همین دلیل نتوانستم خودم را نجات بدهم.

کلیپ/ شهیدی که شفا داد

مادر شهید «محمدرضا صادقی امیری» می‌گوید: خواهر شهید پس از دیدن پیکر او دچار شک شد و به مدت ۵ ماه قدرت تکلم خود را از دست داده بود که با توسل به شهید گرانقدر شفا یافت.

مادر شهید ان «جهانگیری» آسمانی شد

حاجیه خانم «فاطمه بهرامی» مادر شهید ان گران‌قدر «محمد و یعقوب جهانگیری» به فرزندان شهیدش پیوست.
خاطره‌نگاری والدین شهدا

صدای نفس‌های فرزندم را هنگام پاسخ به آخرین نامه‌اش می‌شنیدم

مادر «شهید علی پورحیدری» می‌گوید: زمانی که در حال پاسخ دادن به آخرین نامه فرزندم بودم احساس کردم علی در کنارم است و صدای نفس‌هایش را می‌شنیدم. ولی بعد از دو هفته متوجه شدم به شهادت رسیده و نامه‌ای که برایش فرستاده بودم به دست همرزمانش رسیده است.
طراحی و تولید: ایران سامانه