مادر شهید - صفحه 57

آخرین اخبار:
مادر شهید
جاوید الاثر عبد الله یاخچی بیگلو

فقط برای علی اکبر حسین ، گریه می کنم

پاي صحبت هاي مادر جاوید الاثر عبد الله یاخچی بیگلو مي نشينيم، مادري كه اينگونه مي گويد: فقط برای علی اکبر حسین ، گریه می کنم

خاطره اي از شهید سلمان جعفری/ به نام شهید گمنام تشییع شد

او را به نام شهید گمنام میخواستند تشیع کنند که موقع تشیع کردن برحسب اتفاق دایی و خاله او در آنجا بودند و در موقع تشییع کردن دو عکس از او گرفتند که این دو عکس بعد ا زچهل روز از شهادت او نشانگر این شد که او را شناسایی کنند.
مادر شهیدان عباسی

آنقدر خدا به من صبر داده که دلیلی برای دلتنگی نمی‌ماند

وقتی پای صحبت مادران شهدا می‌نشینی همان چند دقیقه اول می‌فهمی که جنس صبری که خداوند به آنها عطا کرده، متفاوت است با سایر کسانی که عزیزی را از دست داده‌اند...
زندگی نامه شهید داود جعفری

عشق به پدر و مادر قلب او را مملو از امید مینمود

در خانواده عشق به پدر و مادر قلب او را مملو از امید مینمود و همیشه فرد متواضع و فروتن بود. با وجود اینکه او چندین مرتبه دچار اصابت ترکش واقع شده و مجروح گشته و در بیمارستان مدتی بستری و همینطور بعضا برخی از ترکشها هنوز در تن او بود مع الوصف او هیچ وقت کلامی از حالات خود را با کسی به خصوص پدر و مادرش نگفت...
خاطراتي از شهيد داود جعفري

خاطره خواندني از شهيد داود جعفري از زبان برادر شهيد

شهید داود جعفری نهم مرداد 1341 ،در شهرستان هشترود چشم به جهان گشود. پدرش فتح الله كارگر بود و مادرش فيروزه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته رياضي درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجي در جبهه حضور يافت. يكم فروردين 1362 ، با سمت مسئول عقيدتي سياسي در اهواز به شهادت رسید. پكيرش مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاك سپرده شد.
زندگی نامه شهید یوسف جعفر قلی

هر کسی سعادت به شهادت رسیدن را ندارند

اگر روزی دیدی که کبوتر تیر خورده ای بر روی آسمان به پرواز درآمد و اگر قطره خونی بر روی خانمان چکید بدانید که من خونم را به حسین (ع) و فرزند خلفش خمینی هدیه کرده ام و این یک قطره خون را به عنوان یادگاری برای شما فرستاده ام.

آیین بزرگداشت مادر شهید ان طهرانی مقدم امروز برگزار می شود

مراسم بزرگداشت و تحریم مادر شهید ان طهرانی مقدم امروز در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطین برگزار می‌شود.
خاطره مادر شهيد بهمن جعفر علايي

روايتي مادرانه از شهيد بهمن جعفر علايي

بعد از مدتی شهيد بهمن جعفر علايي در عملیات والفجر یک مفقود شد بعد از پیگیری زیاد خیلی از عملیات والفجر یک به ما نشان دادن فرزندم در فیلم بود او را در جمع اسیران دیدم اما الان 13 سال می گذرد و از او خبری ندارم امیدوارم خبری از او بشود در انتظار آمدن او و دیگر اسیران هستیم.
مادر شهيد

امیر،میهمان خانه ام بود …

فرزندش را میهمان خانه شان می دانست.این حس همیشه با او بود ؛ از بدو تولدش.گاهی دراثنای خلوتهایش به خود نهیب می زد ؛که چرا او را بیشتر از دیگر فرزندانش دوست دارد،اما جواب همیشه همانی بود که بر قلبش حکمرانی می کرد.او برایش عزیزتر بود ؛چون خدا برای فرزندش بیشتر از هر چیزی عزیز بود.خدا همه زندگی پسرش بود.همه زندگی ۱۷ ساله اش…
زندگي نامه شهيد جلال جعفر محمدی

هر چه به دنبال شهادت می رفتم آن را نمی یافتم

همسر شهيد: وی هر سال 3 ماه را در جبهه حضور پیدا میکردند. سالی که قرار بود فرزندمان متولد شود به اصرار من به جبهه نرفتند و من میدیدم که وی هر شب در نماز شب گریه میکنند و از خداوند پوزش می طلبند و طلب شهادت را در ماموریت بعدی دارند.

خاطره ای از شهید فتح اله مصری/ روزه‌ای با اخلاص

مادر شهید فتح‌اله مصری می‌گوید: وقتی تصمیم گرفته بود که به جبهه برود ما می‌خواستیم مانع رفتن او به جبهه بشویم اما هر وقت ما اصراری می‌کردیم که به جبهه نرود او بیشتر پافشاری می‌کرد و بالاخره ما را راضی کرد که به جبهه برود.

مستند "قدم خیر" مراحل پایانی تولید خود را پشت سر می‌گذارد

مستند "قدم خیر" با حضور عوامل فیلم به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران مراحل پایانی خود را پشت سر گذاشته و به زودی در شبکه‌های سراسری پخش می‌شود.
زندگینامه اميرعباس جعفرزاده

همچون همنامش حضرت عباس (ع) با دستان قطع شده شهيد شد

پدرشهيد: وقتی سوار کامیون شدم عباس 3 الی 4 مرتبه به بالای کامیون آمد و مرا بوسید انگار می‌دانست که دیگر مرا نمی‌بیند و بعد از آن اوبه عملیات رفت و به فیض شهادت نائل آمد
فرهنگ اعلام شهدای تهران بزرگ

معرفی فرهنگ اعلام شهدای تهران بزرگ/ زندگی نامه مستند22345 شهید تهرانی

کار تدوین فرهنگ اعلام شهدا از سال 1370 کلید خورد ،در کتاب فرهنگ اعلام، درباره هر شخص شهید، صدکلمه که گویای زندگی شهید باشد آورده شده است
شهیدان محمد علی و عباسعلی امیری

حاجیه خانم امیری مادرشهیدان محمد علی و عباسعلی امیری فرزندان شهیدش پیوست

شهید محمد علی امیری؛ بيست و نهم تير 1342، در شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود،دوم آبان 1362 در سن 20 سالگی ، در پنجوين عراق بر اثر اصابت گلوله شهيد شد.شهید عباسعلی امیری ؛بيستم فروردين 1340، در شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود،دهم بهمن 1365 در سن 25 سالگی ، با سمت آر پي جي زن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و دست و پا شهيد شد. م
شهید محمد صانعی

مادر شهید صانعی به فرزندش پیوست

شهید محمد صانعی، پانزدهم شهريور 1345، در شهر زواره از توابع شهرستان اردستان چشم به جهان گشود. پدرش عزیزالله، آجر پز بود و مادرش پري رخ نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. سي و يكم مرداد 1362، با سمت آر پی جی زن در حاج عمران عراق شهیدشد. پیکرش مدتها برجای ماند و پس از تفحص، تشییع و به خاک سپرده شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصيت نامه شهيد حسن جشني تهراني

آقا حسين(ع) الان تنهاست و يار می خواهد

پدر مهربانم پيامي داشتم که شما بايد در هيئت فاطمه (س) اعلام کنيد و آن اين است ، بگوئيد آقا حسين(ع) الان تنهاست و يار مي خواهد او نداي (هل من ناصر ينصرني) را سرداده و لبيک گو مي خواهد.
روایتی مادرانه از شهید «بهمن راکی‌زاده بختیاری»؛

من خواب دیدم

من خواب دیدم که کوچه امان خیلی شلوغ است. انگار روز عاشورا بود.
شهيد داود جريده

مادر شهيد: امروز خبر شهادت داود را می آورند

زماني كه رفته بود به جبهه و ديگر ما از داود خبري نداشته بوديم من خيلي ناراحت بودم و رفتم به مسجد گفتم خدايا اگر اين بچه شهيد شده به زودي به ما خبرش را بده چون كه همه ناراحت مي‌باشند مخصوصاً پدر شهيد همين كه من از مسجد آمدم شب خوابيدم و در خواب ديدم كه يك دسته سينه زني خيلي بزرگ دارند
در سالروز عروج شهید منتشر می شود؛

سفارش شهید والفجر یک؛ مادرم را به شما می سپارم

اگر من را دوست داشتید حالا با مادرم آن طور باشید.خلاصه اول خدا و بعد مادرم را به شماها می سپارم.
طراحی و تولید: ایران سامانه