شعر شهدا - صفحه 4

شعر شهدا

زنان عاشورایی؛ صبح تا صبح گرد و خاک پوتیناتو پاک می کنم

گوش بده من دو کلوم حرف حساب دارم باهات آخه این رسمشه که اینقده بی وفا بشی؟

زنان عاشورایی؛ «امسال هم بدون تو سالی جدید شد»

عکس هایت آمد و آن چند خط من حالم خوب است

زمان گل سرخ؛ ای وارث ذوالفقار حیدر، بشتاب

لبیک زنان، بحکم رهبر، برخیز برخیز، برادر، ای برادر، برخیز

زنان عاشورایی؛ در نینوای عشق، بخوان شعر تازه ای

شعری بخوان که کاخ ستم را تکان دهی باید خروش زینبی ات را نشان دهی

زنان عاشورایی؛ از ذوالفقار خطبه زینب قلم شود

زینب که رو به هر چه غم آغوش می کشد / داغ هزار طایفه بر دوش می کشد
شعر منا (31)

مجموعه اشعار برگزیده شعر منا؛ «کسی به کوی معشوقش اینچنین نمرده است»

کسی به سوی معشوقش این‌چنین نرفته است به جستجوی معشوقش این‌چنین نرفته است
شعر منا (30)

مجموعه اشعار برگزیده شعر منا؛ «خدا قول داده خودش به خانه‌ی ما بیاید»

به شیطان سنگ می‌زنند زیر دست و پا می‌افتند
شعر منا (29)

مجموعه اشعار برگزیده شعر منا؛ «به خون خضاب شدن سرنوشت عاشق‌هاست»

خبر حوالی عید آمد و بهار نداشت/ به خون خضاب شدن سرنوشت عاشق‌هاست
شعر منا (28)

مجموعه اشعار برگزیده شعر منا؛«ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟»

آن‌ها که فغان‌های شما را نشنیدند/ هیهات من الذلّه ما را نشنیدند

زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند دهم)

خورشید شعله ور شد و در آسمان گرفت/ بانو به نام نامی تو شعر زنده شد
شعر منا (27)

مجموعه اشعار برگزیده شعر منا؛ «خویش گریه کنم یا، غم تو را بنویسم؟»

نیامدی که ببینی بساط داغ دلم را/ ز حال دل چه بگویم؟ ز دل چه‌ها بنویسم؟
شعر منا (26)

مجموعه اشعار برگزیده شعر منا؛ «تو حماسه‌ی سرخی، حماسه‌ی پدرم‏»

هنوز داغ تو دارم غریب خفته به خاک/ هنوز یاد تو هستم، عزیز همسفرم

اشعار زمان گل سرخ؛ تا خاک منا نرفته، قربان گشتند

هر کس هوس رضای دلبر دارد/ باید ز هوای خویشف دل، بردارد

زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند نهم)

بعد از چهل غروب چهل سال پیرتر، زینب اسیر بود و نگاهش اسیر تو

زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند هشتم)

صحرای داغ بود و تن ماهپاره ها، خون می چکید از شب بهت ستاره ها

اشعار «زمان گل سرخ»؛ چو اشک از چشم غمخواران گذشتید

چو آه از سینه یاران گذشتید/ ز غمها بارمان بر دل نهادید

زمان گل سرخ؛ زخم های بی مرهم

ای دل، ای دل، از چه بی دردی هنوز، شعله ها می بینی و سردی هنوز

زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند هفتم)

زینب درست مثل پدر حرف می زند میراث مادر است دل داغ پرورش!

زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند ششم)

بغض هزار ابر سترون به شانه اش اشک هزار رود روان را به دوش داشت

زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند پنجم)

وقت سفر رسید و کسی آب هم نریخت، پشت کبوتری که غریبانه پر گرفت
طراحی و تولید: ایران سامانه