سفارش شهید هاشم مرادی به نامزدهای انتخابات مجلس
به گزارش نویدشاهد لرستان هاشم مرادي اشرف آبادي،سي ام ارديبهشت
1338، در شهرستان دلفان چشم به جهان گشود.تا پايان دوره متوسطه در رشته فرهنگ و ادب
درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. پانزدهم ارديبهشت
1361، در فكه توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت گلوله به سر و قلب، شهيد شد. مزار وي
در بهشت زهراي زادگاهش واقع است.
وصيتنامه شهيد هاشم مرادي
بسم الله الرحمن الرحيم
خوشا به حال آن كسي كه به آرزوي خود كه شهادت در راه خدا است مي رسد.يعني شهادتي كه امام پسندانه باشد.شهادت همراه با تزكيه نفس،شهادت همراه با جوانمردي و شجاعت،شهادت همراه با تقوا و پرهيزگاري،شهادت همراه با مبارزه و خودپرستي،تكبر،مقام طلبي و خود را بزرگتر شمردن و مردم را كوچكتر شمردن.اي خداي من با تو راز و نياز ميكنم دستم را به سوي تو دراز مي كنم و با تو مي گويم كه اي پروردگار من اين نفس روحاني را بر نفس عماره ام پيروز و غالب گردان.و تزكيه نفس عطا بفرما.دست مرا بگير از اين ظلمات و جهل و ناداني عجب و كينه،حد و مقام پرستي و...به راه راست كه صراط مستقيم است هدايت كن.چون خودت گفته اي اگر كسي توبه كند او را مي پذيري.پس مرا به بزرگي و جلال خودت ببخش.خدايا ما كه سهمي در اين انقلاب عزيزمان نداشتيم ولي تو خود بهتر مي داني كه از جهل و ناداني بوده است مرا ببخش.
اي امام امت خميني بت شكن به خداي لايزال اگر دنيا همه دست از تو بردارند وتو را همراهي نكنند من تو را رها نخواهم كرد تا قطره خوني در بدن داشته باشم هرچند كه تو مقام خود را داري و اين خيلي بزرگ است ،ولي نمي دانم كه چطور تو را لمس كنم خدا مرتبه تو را ميداند كه چقدر بلند مرتبه هستي.من از شنيدن اسم تو نمي توانم احساسات خود را كنترل نمايم.از ديدن عكس و تصوير تو در تلويزيون و...نمي توانم بر خود بجنبم.تو اي دوست خدا،عزيز خدا جانم فدايت شود.
اي امت عزيز و شهيدپرور
مبادا كه امام را تنها بگذاريد.همانند مردم كوفه و مبادا قلب امام را درد بياوريد.امام
را ياري نماييد.اي مسئولين شما را به خداي خود قسم مي دهم چنانچه نمي توانيد در پست
خود كار كنيد و رضايت خدا را به جاي آوريد،همانطور كه امام درباره كانديداهاي مجلس
فرمود شما همانطور عمل نماييد.اگر ميتوانيد قوم و خويش و...را كنار بگذاريد و فرقي
در بين مردم مؤمن و مسلمان نگذاريد با آگهي كامل به اشخاص لايق و برجسته راي دهيد و
تو اي پدر گرامي كه سالهاي سال با من رنج و زحمت كشيدي و مرا با سواد كردي اگر شب و
روز تو را به آغوش گيرم و يك لحظه تو را بر زمين نگذارم و به تو خدمت كنم از زير زحمات
تو بيرون نميروم ولي تو بايد بزرگي كني و مرا حلال كني تو بايد افتخار كني كه فرزندت
را با سواد كردي با قرآن و اسلام آشنا كردي و با مكتب حسين (ع)آشنا نمودي در راه او
نيز كشته شود و سربلندي براي تو برجا بماند برادران و اقوام را دلالت كني و اجازه ندهي
گريه و زادي كنند و اي پدرم مبادا اجازه دهي كسي صورت خود را زخمي كند كه باعث عذاب
من شود.اي پدرم تو بايد اين پيام را به امام و ملت عزيز بدهي كه من اين فرزندم را فداي
او و براي حفظ اسلام و ملت در راه خدا دادم.
اي مادرم تو نيز خيلي زحمات براي من كشيده اي براي رضاي خدا
مرا حلال كن و از خدا بخواه كه مرا عفو نمايد واز من راضي شود.اي برادران من شما راه
شهادت حسين (ع)را ادامه دهيد.پدرم نادر را به شما مي سپارم كه هرچه بيشتر او را به
مكتب اسلام آشنا نماييد. مرا در كنار قبر شهيد محمدعلي يوسفوند بگذاريد كه شايد خدا
به وسيله او مرا هم بيامرزد.و از سر تقصيرات من بگذرد.
والسلام