نوید شاهد - « شهردارها، لباس‌های بچه‌ها را یواشکی می‌شستند و گاهی پوتین‌های آن‌ها را واکس می‌زدند، بدون اینکه صاحبان لباس‌ها و کفش‌ها متوجه شوند که چه کسی این کار را انجام داده است، جبهه دریا بود و بچه‌ها دریایی ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "سیدباقر علمی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید سیدباقر علمی، یکم فروردین ۱۳۴۳ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش سیدنعیم و مادرش نجیبه نام داشت، تا پایان سطح سه اتمام کفایتین در رشته الهیات و معارف اسلامی درس خواند و طلبه بود. این شهید بزرگوار به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت، چهارم دی ۱۳۶۵ در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسید، پیکرش مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

علی گلپور از خاطرات هشت سال دفاع مقدس روایت می‌کند: سال 1363 است، مقر لشکر 17 علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در مهاباد، شهید سید باقر علمی، تنها شهید سفر کرده داخل عکس است و من هم شهردار شده‌ام.

هر روز چند نفر از رزمندگان به عنوان شهردار انتخاب می‌شدند تا وظایفی را که بر عهده‌شان بود، انجام دهند، یکی از این وظایف، نظافت مکان خواب و استراحت بچه‌ها بود و توزیع صبحانه، ناهار و شام و بعد از آن هم، شستن ظروف بخش دیگری از وظایف‌شان بود.

شهردارها کارهای زیادی انجام می‌دادند، وظایفی که هم به درستی انجام می‌شد و هم بچه‌ها به انجام آن افتخار می‌کردند تا حدی که پس از انتخاب با غرور به سراغ فرمانده رفته و اعلام می‌کردند که شهردار جدید هستند.

گاهی اتفاق می‌افتاد که شهردارها، حتی لباس‌های بچه‌ها را هم یواشکی می‌شستند و گاهی هم پوتین‌های آن‌ها را واکس می‌زدند.

آن هم بدون اینکه صاحبان لباس‌ها و کفش‌ها متوجه شوند که چه کسی این کار را انجام داده است، آنجا دریا بود و بچه‌ها دریایی. آن روز، شهرداران گرفتار شاتر دوربین عکاس شدند.

منبع: کتاب ماندگاران

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده