مردم! راهی که به طرف ظلمت و تاریکی میرود، رها کنید
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید حبیبالله شفیعی یکم فروردین سال ۱۳۳۹ در روستای مرزبان از توابع شهرستان ازنا از پدری به نام مهرعلی و مادری به نام کافیه متولد شد و تحصیلات خود را تا دوم راهنمایی ادامه داد و در چهاردهم اسفندماه سال ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش را در زادگاهش ازنا به خاک سپردند.
نفر اول سمت راست شهید حبیب اله شفیعی
شهید حبیبالله شفیعی در وصیتنامه خود آورده است:
«ما بایستی قدر این رهبر عزیز(خمینی کبیر) را بدانیم. رهبری او بود که دست مردم مستضعف را از زیربار زورگویان و ستمگران بیرون آورد رهبری او بود که ما توانستیم راه اسلام را بشناسیم و مردم عزیز ایران، راهی که به طرف ظلمت و تاریکی میرفت را رها کنند و راهی که به طرف نور و سعادت میرود پیدا کنند و آن راه اسلام عزیز است.
خداوند را سپاس که به این بنده حقیر مهلت داد که در رختخواب نمیرم و به آن وظیفه اسلامی خود که اسلام به گردن مسلمانان گذاشته است و به دستور رهبر کبیر انقلاب و ولایت فقیه که جبهه رفتن را از اهم واجبات دانستند و جبهه نیاز به نیرو داشت به جبهه اعزام شدم و این هم خود یک سعادت است که خداوند متعال نصیب من کرد که از اسلام عزیز پاسداری کنم و راه امام حسین(ع) را ادامه دهم و اگر در راهی که برای خداوند جهاد میکنم مصلحت خداوند بود که در راه او شهید بشوم یک سعادت بسیار بزرگی است که خداوند نصیب این بنده ناچیز کرده است.
امیدوارم که همه ادامه دهنده راه امام حسین(ع) باشیم و من از کسانی که مرا میشناسند میخواهم که مرا حلال کنند و امیدوارم که مرا ببخشند و از همه طلب بخشش و حلالیت میکنم.
ای عزیزان! الان اسلام نیاز به انسان فداکار دارد، تا میتوانید اسلام را یاری کنید و جبههها را خالی نگذارید، امام عزیز را تنها نگذارید، قدر امام را بدانید، قدر انقلاب را بدانید و به خوبیهای انقلاب فکر کنید، مقاوم و استوار باشید در مشکلات صبر داشته باشید و به خاطر نارساییهای دنیا دلسرد نشوید فقط به اسلام فکر کنید علاقه به دنیا را کم کنید در این زندگی نگاه به انسانهای مؤمن کنید، نگاه به آن کسی کنید که چندین فرزند در راه اسلام داده است، نگاه به زندگی پیامبران و امامان کنید و اعتقاد به قیامت را زیاد کنید.
از حرف زدن پشت سر دیگران بپرهیزید در نماز جماعتها شرکت کنید، از دروغ، تهمت، غیبت، تکبر کردن دوری کنید، همیشه به یاد خدا باشید، همیشه فکر کنید که لحظه دیگر مرگ به سراغتان میآید چه داری و چه کردهای، امیدوارم که خداوند همه انسانها را هدایت کند.
سخنی با همسر
سلام بر تو همسر مهربانم! امیدوارم که تو هم مرا حلال کنی و اگر از این بنده ناچیز بدی دیدهاید در این چند سال که با هم زندگی کردیم امیدوارم که حلالم کنی و امیدوارم که با شهید شدن من در راه اسلام و خدا ناراحت نباشی و بدان اگر در این دنیا شما سختی بکشید اجر آخرتی زیادی خداوند به شما میدهد و در تربیت فرزندانم امیدوارم که کوشش زیادی بکنی و طوری آنها را تربیت کنی که اسلام خواسته است و بعد از من در زندگی هر طوری که راحت هستی زندگی کن، امیدوارم که بعد از من زندگی فاطمهگونه داشته باشی و امیدوارم خداوند به شما صبر دهد.
فرزندان عزیز و مهربانم، صادق و فاطمه و مریم، ای عزیزان من، فرزندان دلبندم و مهربانم امیدوارم که از شهید شدن پدرتان ناراحت نباشید و بدانید پدرتان راه حسین(ع) را رفت، پدرتان صلاح دید که باید به جبهه برود و به ندای حسین(ع) پاسخ دهد.
فرزندانم صادق و فاطمه و مریم عزیزم، تنها چیزی که انسان را به سعادت میرساند راه اسلام است و شما امیدوارم که راه مستقیم اسلام را بروید و همیشه در زندگی از حق طرفدار باشید و امیدوارم که در درس خواندن کوتاهی نکنید، فرزندان عزیزم! بدانید که پدرتان در اه اسلام شهید شده و این افتخار بسیار بزرگی است برای شما و نباید ناراحت باشید که پدر ندارید خداوند بزرگ است.
سخنی با پدر و مادر
سلام بر تو ای پدر و مادر عزیزم، امیدوارم که مرا حلال کنید چون شما زحمت زیادی به پای من کشیدید تا مرا به سن بلوغ رساندید امیدوارم که مرا حلال کنید پدر و مادر عزیزم می دانم که هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش همیشه کنارش باشد و دوری فرزند برای پدر و مادر سخت است، ولی خود میدانید که این موقعیت طوری است که نمیشود نشست و نگاه کرد و دشمنان اسلام به ما تجاوز کنند دفاع از اسلام و کشور اسلامی یک وظیفه و یک واجب آنی است و اگر ما که خود را مسلمان میدانیم به جبهه نرویم چه کسی می خواهد برود.
امیدوارم که پدر و مادر عزیزم! با شهید شدن من در راه اسلام ناراحت نباشید و صبر داشته باشید و توکل به خدا کنید و شکر خدا را به جا آورید میدانم که برای هر پدر و مادری سخت است ولی باید افتخار کنید که مثل حسین(ع) و فاطمهزهرا(س) فرزند خود را در راه اسلام دادهاید بدانید که اگر به پای من زحمت بسیاری کشیدهاید زحمتهای شما به هر حال برای اسلام سود داشت از خون فرزندان آبیاری شد و پدر و مادرم از شما میخواهم که صبر پیشه کنید و زیاد گریه و زاری نکنید و باز از شما طلب بخشش و حلالیت میکنم.
سلام بر تو ای برادر عزیزم امیدوارم که تو هم مرا حلال کنی و امیدوارم که در سختیهای زندگی استوار باشی میدانم که برادر جان! داغ برادر سخت است ولی در برابر اسلام ارزش ندارد و امیدوارم که اگر در زندگی از بچگی ما تا به حال با هم زندگی کردیم بدی از این بنده حقیر دیدهای مرا حلال کنی و امیدوارم که در راه حق قوی و استوار باشی.
و سلام بر شما ای خواهران عزیز و مهربانم امیدوارم که شما مرا حلال کنید و امیدوارم که شما مثل زینب(س) باشید و در تربیت فرزندانتان کوشا باشید و تو ای خواهرم که همسرت در راه اسلام شهید شد و تا به حال صبر نشان دادهاید و بدان برادرت هم راه او را رفته است و نگذاشته سنگر او خالی بماند و شما با شهید شدن من باید روحیهتان بالا رود امیدوارم که گریه و زاری کمتری کنید».
انتهای پیام/