سه روایت از شهید «محسن کرموند»
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید «محسن کرموند» در فروردین 1332 در خانوادهای مذهبی و زحمتکش در قریه جلگه خلج از توابع شهرستان پلدختر واقع در استان لرستان متولد شد. محسن در 6 سالگی به همراه خانواده به استان کرمان آمد و پدر ایشان به عنوان راننده بلدوزر در شرکت ذغالسنگ زرند استخدام شد و خانوادهاش نیز در روستای خانوک زندگی میکردند. محسن در سال 61 به خدمت نظام وظیفه در سپاه رفت و پس از آن راهی جبهههای حق علیه باطل شد.
همزمان در رشته بهداشت پذیرفته شد و در جبهه نیز به عنوان نیروی تبلیغی و اطلاعرسانی نسبت به توزیع روزنامه و جمعآوری اخبار اقدام میکرد. محسن در 18 آذر سال 65 در اثر اصابت ترکش خمپاره بعثیون به فیض شهادت نائل آمد.
در ادامه سه روایت از این شهید گرانقدر را می خوانید:
خدمت به پدر
پدرش در علمیات بیت المقدس مجروح شده بود و به دنبال این مجروحیت و در اثر بیماری رنج می برد. محسن بیش از ۴۰ شبانه روز در کنار پدر مانند پروانه ای که دور شمع می گردد از او پرستاری کرد و در کنار او بی خوابی کشید. اما پدر در اثر این مجروحیت جان به جان آفرین تسلیم نمود. تلاش های محسن در کنار پدر مجروح زبانزد اقوام شده بود.
راوی: مادر شهید
پتو
محسن به همراه سه برادرش در جبهه بود. عملیات فاو در حال انجام بود. یک روز محسن را دیدم که در حال شستن پتو است. پرسیدم چرا تو پتوها را می شویی؟ گفت: اوقات بیکاری را این گونه پر می کنم. این پتوها کثیف بودند و من در ساعات بیکاری آنها را شستم. پتوها بسیار کثیف وشاید از دید ما غیر قابل استفاده بودند، ولی او با شستن، خشک کردن و تازدن پتوها آنها را به پتوهای قابل استفاده تبدیل کرد.
راوی: همرزم شهید
اتکاء به خود
هیچگاه اجازه نمی داد من در کارهای شخصی به او کمک کنم. هر چقدر هم خسته بود باز هم لباس هایش را خودش می شست و به من اجازه نمی داد که آنها را بشویم. علاوه بر کارهای شخصی خودش در بسیاری از کارها به من نیز کمک می کرد.
راوی: مادر شهید
انتهای پیام/