قسمت دوم خاطرات شهید «حمید قدس»
مادر شهید «حمید قدس» نقل میکند: «گفت؛ اگه بگم ناراحت نبودم که دروغه اما بعد خوشحال شدم. جنازه برادر بزرگش رو که ندیدم. حالا که دیگه جایی داشتم که بنشینم و دردودل کنم. میدونستم بچهام جاش کجاست. دیگه تو مزار شهدا سرگردون نبودم.»