اهواز - صفحه 214

اهواز

او می خواست راهش ادامه دار باشد| برگی از وصیت شهید براتی فر

شهید" مرادقلی براتی فر" در بخشی از وصیت نامه خود می گوید:« پدرم از شما یک خواهش دارم طوری برادرانم را تربیت کنید که سلاحم را بردارند. پسرانم را به درس خواندن وادار کنید و از آنها بخواهید در یادگیری نماز و روزه و قران کوشا باشند. به جبهه ها بروند و راه پدرشان را ادامه دهند» متن کامل وصیت نامه این شهید گرانقدر را در نوید شاهد خوزستان بخوانید.

وصیت نامه یک جهادگر ۱۴ ساله از خوزستان

شهید" سید علیرضا موسوی " در بخشی از وصیت نامه خود به مردم سفارش می کند:« مردم قهرمان شما جبهه ها را پر کنید. تمام کارهایتان را رها کرده و به این جهاد مقدس بیایید وگرنه در روز آخرت حسرت آن را خواهید خورد.» متن کامل این وصیت نامه را در نوید شاهد خوزستان بخوانید.

تضعیف روحانیت تضعیف اسلام است

شهید "رمضان فارسی مدان" در بخشی از وصیت نامه خود می نویسد:« از شما می خواهم که نگذارید خون شهیدان پایمال شود و اسلحه آنان به زمین افتد، تا نابودی کامل تمام دشمنان اسلام مبارزه کنید. صف های دشمن شکن نماز جمعه را پر کنید و از روحانیت و امام پیروی کنید زیرا به گفته امام تضعیف روحانیت تضعف اسلام است..»

دلتنگی های‌مادرانه برای عبدالرضا | خاطره ای از شهید "عبدالرضا قبلی"

« وقتی کنارمان بود شاد بودم و این شادی برایم عجیب بود خودم را دوست عبدالرضا می دیدم نه مادرش، درد دلهایی که برای او می گفتم باور نداشتم که دارم برای پسربچه ای کوچک میگویم، عبدالرضا روح بزرگی داشت. بعد از او با هیچ کس نتوانستم اینگونه درد دل کنم و آرام شوم.هرچند می دانستم که ماندگار نیست در خواب دیده بودم که شهید می شود...» آنچه خواندید گزیده ای از خاطراتی است که خواهر شهید " عبدالرضا قبلی " برای نوید شاهد نقل کرده است که توجه شما را به خواندن بخشی از این خاطرات دعوت می کنیم.

خاطره ای از مسئولیت پذیری محمدرضای نوجوان

آنچه می خوانید خاطره ای از مسئولیت پذیری شهید " سید محمدرضا موسوی " در دوره نوجوانی است که توسط یکی از دوستان وی نقل شده است. نوید شاهد شما را به خواندن بخشی از این خاطرات دعوت می کند.

لحظه شهادت | خاطره ای از همرزم شهید"سیدعلی موسوی"

« عجیب امشب همه اش به فکر او بودم داشتم برایش می نوشتم که چقدر دلتنگم و دوست دارم یک بار دیگر او را ببینم امشب سر نماز از خدا خواستم که حاجتم را بدهد وبتوانم به این ملت و مملکت خدمت کنم ،جهاد در راه خدا و اسلام و نهایتا شهادت ...» آنچه خواندید گزیده ای از خاطرات همرزم شهید " سید علی موسوی " است که نوید شاهد شما را به خواندن بخشی از این خاطرات دعوت می کند.

مسیری که به خوبی انتخاب شد

شهید« محمدتقی کتانباف نژاد » دانش آموزی مهربان و مودب بود. در درس شاگردی جدی و برای خانواده فرزندی دلسوز ومهربان بود. در دوران دبیرستان با انتخاب دوستان خوب و همچنین تربیت خانوادگی سالم در مسیر درست حرکت می کرد و از فعالین انقلابی بود. زندگی این شهید گرانقدر را در نوید شاهد دنبال کنید.

پدری کرد،اما پدر نبود!

گفت:حاضری برای یه بچه یتیم مادری کنی ؟ گفتم: تا کی باشد . گفت: یه کسی که پدر و مادر نداره و می خواد ازدواج کنه. گفتم: اگر تو او را تایید می کنی بله اصلا" هر چی آقامون بگه...کمی آرامتر شد و فردا با هم به مسجد رفتیم و با خیرین مسجد جلسه گذاشتند و بساط عروسی دو جوان عاشق را مهیا کردند. شب عروسی علی آنقدر خوشحال بود که انگار پسر خودش را داماد کرده است .» آنچه خواندید گزیده ای از خاطرات همسر شهید " غلامعلی عالی رضایی " است که نوید شاهد شما را به خواندن بخشی از این خاطرات دعوت می کند.

مردان خدا ساده زیست بودند| گذری بر زندگی شهیدی از شوشتر

شهید«غلامعلی عالی رضایی »جوانی مومن و با اخلاق بود ،ساده زندگی کردن را دوست داشت و همیشه بسیار ساده لباس می پوشید. با مردم و اهل محل بسیار مودبانه رفتار میکرد بطوریکه زبانزد همه شده بود و همه از او به خوبی یاد می کردند. زندگی این شهید خوزستانی را در نوید شاهد بخوانید.

مدافع حق مظلومین

شهید "فایز ممبینی" دوستان کوچه و محله را با خود همراه می کرد تا برنامه های مذهبی برپا کنند و مشوق خوبی برای آنها بود. وی بسیار خوش اخلاق و شجاع بود و اگر جایی کسی زور می گفت برای گرفتن حق دوستانش و انسانهای مظلوم می شتافت .

آخرین سفر

« محمود بدون اینکه چیزی بگوید مرا بغل کرد نزدیک جمعیت که شدیم مرا بر روی دوشش گذاشت و با صدای بلند شروع کرد صلوات فرستادن انگار یکدفعه راه برای ما باز شد و من توانستم دستم را به ضریح امام رضا بزنم » آنچه خواندید گزیده ای از خاطرات خواهر شهید "محمودبسنجيده" است که نوید شاهد شما را به خواندن بخشی از این خاطرات دعوت می کند.

شهادت شاگرد ممتاز

شهید"محمود بسنجیده"بسیار به مراسم های مذهبی اهمیت می داد و همیشه به همراه پدر در مجالس مذهبی شرکت می کرد و به مسجد می رفت. به درس و فراگیری علم بسیار علاقمند بود و همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بود و مورد تشویق قرار می گرفت.اما سرنوشت او را شاگرد ممتاز مدرسه دیگری کرد، مدرسه عشق و ایثار...

آخرین دیدار

«فردا که مادرم به بیمارستان رفت توانست پدرم را ملاقات کند و کمی در خلوت با وی صحبت کند. پدرم گفته بود که دیشب یکی از افراد تظاهرات کننده را دربیمارستان به دست نوکرهای شاه خائن به شهادت رساندند و شاید امشب نوبت من باشد مادرم ترسید هر چه تلاش کرد نتوانست پدرم را از بیمارستان مرخص کند ما از این حرف پدر ترسیده بودیم اما هر چه تلاش کردیم نشد که او را مرخص کنیم و گویی حرفش درست بود وقتی فردا مادر به بیمارستان رفت خبر شهادت او را به مادر دادند .» آنچه خواندید گزیده ای از خاطرات فرزند شهید "علی امام قيصي " است که نوید شاهد شما را به خواندن بخشی از این خاطرات دعوت می کند.

پیروی محض از روح الله؛ راهی که این شهید خوزستانی به آن اشاره داشت

اعتقاد قلبی که به خدا و اهل بیت داشت شهید « علی امام قیصی » را جوانی مذهبی و انقلابی و پیرو خط امام راحل تربیت کرد . در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی کرد. وی اعتقاد داشت با پیروی از امام خمینی (ره) مطمئنا همه ملت ایران به پیروزی می رسند. زندگی این شهید خوزستانی را در نوید شاهد بخوانید.

او غمخوار همرزمانش بود

به گفته اطرافیان شهید" ملک محمد نوروزی " برای اولین بار که به خانه آمد اخلاقش بسیار تغییر کرده بود وقتی که مادر دو نمونه غذا روی سفره می گذاشت او فقط از یک نوع غذا می خورد و زمانی که به وی می گفتیم چرا از یک نمونه غذا می خوری؟ می گفت ما در اینجا دو نمونه غذا بخوریم و راحت باشیم درحالی که برادران ما در جبهه ها دارند با سختی مبارزه می کنند.

تا آخرین قطره خون

شهید"عبدالله امیری" در بخشی از وصیت نامه خود می گوید:« اینجانب وظیفه خود دانستم که همچون هزاران جوان و نوجوان و پیرمرد و خردسال به میدان بشتابم و به یاری خدا دوش به دوش برادران رزمنده تا آخرین قطره خون خود برای نابودی کفار و پیروزی مسلمین خواهم کوشید»

سرباز واقعی امام

پدر شهید"عبدالله امیری" در سال 1342 زمانیکه رهبر کبیر انقلاب تبعید شده بود و رعب و وحشت و خفقان بیداد می کرد سخنان امام خطاب به شاه ملعون که گفته بود بچه هایی که در شکم مادرانشان هستند لشکریان من هستند و روزگارت را سیاه خواهند کرد را با گوش جان شنید و آرزو کرد خداوند به او نیز پسری عطا کند که در زمره لشکریان امام باشد...و البته چنین هم شد. داستان زندگی این سرباز امام را در نوید شاهد بخوانید.

از مدرسه خود سازی تا شهادت

شهبد" نعمت اله محمدیان " در بخشی از وصیت نامه خود می نویسد:« خانواده عزیزم من با اجازه شما به مدرسه خود سازی جبهه رفتم مبادا در نبود من در خانه ایجاد ناراحتی نمایید صبور باشید تمام رزمندگان را دعا کنید و برای من طلب شهادت کنید »

ساده زیستی را دوست داشت

به گفته اطرافیان شهید" نعمت الله محمدیان " انسان مادی نبودو اصلا" به مادیات توجه نمی کرد. هيچگونه چشم داشتي به مال دنيا نداشت، چه از نظر لباس و غذا هيچ خواسته اي را بر خانواده تحميل نمي كرد. زندگی این شهید خوزستانی را در نوید شاهد بخوانید.

تاکید شهید احمدی در به جا آوردن صله رحم

شهید" محمد احمدی " در بخشی از وصیت نامه خود می گوید:« خواهران و برادران مسلمانم پدر و مادرم از همه شما می خواهم که صله رحم را هر چه بیشتر در میان خود، همسایه و اقوام گسترش دهید که در اسلام بسیار بر صله رحم تاکید شده است.»
طراحی و تولید: ایران سامانه