آشنایی با شهدای دانشجوی استان گیلان:
در قسمتی از وصیت نامه شهید «محمدعلی یوسفی» آمده است: به پا خواسته ایم تا به یاری الله و در جهت اعتلای کلمه الله حرکت کنیم و به امید این که پرچم خونین اسلام را در اقصا نقاط گیتی به احتزاز در آوریم و کفر و شرک و نفاق را از بن برکنیم...

شهید محمدعلی یوسفی بیالوایی (شهدای دانشجو استان گیلان)

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ تديّن و احترام به والدين و همسايگان از صفات قابل وصف شهيد يوسفي بود. وي آنقدر متواضع بود و با عطوفت رفتار مي كرد كه وجودش فضاي خانواده را با صفا مي نمود. هرگز اهل پرخاش و تكبّر و ريا نبود و سراسر زندگي اش گوياي تعهّد او به خدا، دين و مباني اصول اسلامي بود.

شهيد محمدعلي يوسفي در امر كشاورزي هميار خانواده بود و حتّي در پاره اي از اوقات نيز به كمك همسايگان و افرادي كه نيازمند ياري اش بودند، مي شتافت. در كنار رسيدگي به امور خانواده، با تلاش و جهد فراوان، آموختن علم را هم پي مي گرفت تا به درايت و كمال خود بيفزايد.

با شروع انقلاب اسلامي عضو پايگاه شهيد بهشتي جيرده شد و فعاليت هاي انقلابي خود را در همانجا پي ريزي نمود. وي در انجام كارهاي خير و خداپسندانه، كوشا و در بحران انقلاب نيز در ستادهاي رسيدگي به افراد محروم و ضعيف از طريق مسجد محل، فعاليت هاي گسترده اي را انجام داد تا از اين طريق بتواند خادم مردم و پيرو خط امام و انقلاب باشد.

« تا روز شهادتش امانتدار بودم »

محمدعلي در آخرين حماسه نبرد خود در جبهه هاي حق عليه كفّار نامه اي برايمان فرستاد. بعد از گشودن آن ديدم كه در پاكت، نامه ديگري نيز هست كه مهر و موم شده است. در اوّلين نامه به من خطاب نموده بود كه نامه دوم را در صورتي كه به منزل باز نگردم مي تواني باز نموده و بخواني ولي اگر بازگشتم نامه را به همان صورت كه هست، تحويل او بدهم. از كار ايشان بسيار متعجّب شدم ولي مشتاقانه مي خواستم بدانم كه در آن نامه چه نوشته است! اما به دليل تأكيد ايشان من نيز از گشودن آن خودداري كردم و مانند شئ گرانقدري نزد خود نگه داشتم. جداي آن كه من و محمدعلي برادر هم بوديم، بيشتر اوقات نيز چون دو دوست، يار و مددكار هم عمل مي كرديم و حسّي زيبا و وصف ناپذير از محمدعلي در جانم داشتم. به همين جهت احترام بسياري برايش قائل بودم. بعد از گذشت چند روز، خبر شهادت او به ما رسيد و آمدنش به خانه برايمان چون رويايي دست نيافتني شد. من نيز بنا به گفته شهيد نامه را گشودم و با ديدن مضمون نامه از درايت و باريك بيني عميق وي متحيّر شدم. از طرفي چون بنده را لايق دانسته تا وصيت نامه يك شهيد را به امانت نزد خود نگه دارم، احساس غرور و افتخار مي كردم و اين را سعادت بسيار بزرگي مي دانم كه نصيب من شده بود. نقل از برادر شهيد

وصیت نامه شهید

بسم رب الشهداء والصدیقین

« ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« آن هایی که در راه خدا کشته می شوند را مرده نپندارید بلکه آنها زنده هستند و در برابر خدایشان روزی می خورند »

حال که سرزمین اسلامی ایران نیاز به جوانانی ایثارگر و فداکار دارد و اینک که نهال انقلاب اسلامی نیازمند آبیاری است، پس چه بهتر که با خون خود نهال تازه به ثمر رسیده انقلاب اسلامی را آبیاری کنیم.

مطابق نصّ صریح قرآن که می فرماید: « و قاتلوهم حتی تکون فتنه » به پا خواسته ایم تا به یاری الله و در جهت اعتلای کلمه الله حرکت کنیم و به امید این که پرچم خونین اسلام را در اقصا نقاط گیتی به احتزاز در آوریم و کفر و شرک و نفاق را از بن برکنیم ، حاضریم در این راه حتی شیرین ترین مایه حیات خود یعنی جان خود را نثار کنیم و به ندای « هل من ناصرا ینصرنی » حسین زمان لبیک گفته و پرچم لااله الا الله را در کربلای معلی به احتزاز در آوریم. ان شاءالله

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده