نوید شاهد - دانش‌آموز شهید "ابراهیم ذبیحی" در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «نيت كردم كه به جبهه بروم و حق خود را ادا كنم كه مبادا در آن دنيا از شهيدان و از ائمه معصومین (ع) خجالت بكشم ...»
ب

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید ابراهيم ذبیحی هفدهم شهريور ۱۳۵۱ در شهرستان شاهرود به دنيا آمد. پدرش علی‌‏اكبر و مادرش طاهره‌‏بيگم نام داشت. تا پایان دوره ابتدايی درس خواند. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست و نهم تير ۱۳۶۶ در جزيره مجنون عراق به شهادت رسيد. پیکر وی مدت‌‏ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده‌شد.

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

حق خود را ادا کردم تا از شهدا خجالت نکشم
اى خوشا با فرق خونين در لقاى يار رفتن/سر جدا، پيكر جدا، در محفل دلدار رفتن 
خدا را شكر مى‌گويم كه توفيق حاصل شد كه من هم به جبهه بيايم تا اداى تكليف كنم و چون ديدم كه جبهه‌هاى حق احتياج به نيرو دارد و فرمايشات حضرت امام را شنيدم، نيت كردم كه به جبهه بروم و حق خود را ادا كنم كه مبادا در آن دنيا از شهيدان و از ائمه معصومین (ع) خجالت بكشم و چون امام؛ اين چشم و چراغ مردم ايران، اين چشمه حيات بخش زندگى فرمود: «جهاد در راه خدا از نماز هم واجب‌تر است.» من حقير چون مقلد امام بودم جهاد در راه خدا را به خود واجب دانستم و به جبهه آمدم.

شما در صحراى كربلا بوديد و از امام حسين (ع) نافرمانى کرديد
اما اى كسانى كه به جبهه نمى‌آييد، اگر عذرتان موجه نباشد، نماز و روزه‌تان درست نيست. خمس و زكات‌تان درست نيست. مراسم حج‌تان قبول در راه خدا واقع نمى‌شود. باور داشته باشيد اى مردم! اى مردمى كه خود را مسلمان مى‌دانيد، اى شما كه خود را مقلد امام امت مى‌دانيد، پس چرا ميان واجبات‌تان فرق مى‌گذاريد. يک فرد مسلمان و مومن نبايد بين واجبات و محرمات خدا فرق بگذارد.

اى شماييكه پيرو دين محمد (ص) هستيد، اى شماييكه امام اول‌تان را على (ع) و امام آخرتان را مهدى (عج) مى‌دانيد، اى شماييكه فرمانده خود را مهدى مى‌دانيد، پس چرا فرمان نائبش را اطاعت نمى‌كنيد. اگر شما الآن فرمان رهبر، نائب صاحب زمان (عج) را اطاعت نمى‌كنيد، امام زمان از شما راضى نيست و مانند اين مى‌ماند كه شما در صحراى كربلا بوديد و از امام حسين (ع) نافرمانى کرديد. من كوچک و بنده حقير از شما تقاضا مى‌كنم كه به جبهه برويد و امام را تنها نگذاريد. 

مادرم! اگر تمام فرزندانت را فدای اسلام کردی، ناراحت نباش
جمله‌اى هم با پدر و مادرم دارم؛ پدر و مادر عزيزم! اميدوارم كه مرا ببخشيد و اميدوارم كه خدا هم مرا ببخشد. مادر عزيزم! فرزندانت را در راه رضاى خدا و در راه اسلام به جبهه بفرست و اگر همه آن‌ها را فداى اسلام كردى ناراحت نباش و كارى نكن كه منافقين كوردل خوشحال بشوند. اميدوارم كه همه نيت‌هاى شما خالص باشد. 
برادران عزيزم! اميدورام كه راه شهدا را ادامه دهيد. به اميد پيروزى رزمندگان و نابودى صدام.

عبدالعاصى ابراهيم ذبيحى

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده