شهیدی که از خانوادهاش خواست در مصیبتش شادی کنند
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید طهماسب شیخی فرد بیستم اسفندماه سال ۱۳۴۲ در روستای ویسیان از توابع شهرستان خرمآباد از پدری به نام هاشم و مادری به نام گلبانو متولد شد و تحصیلات خود را تا اول متوسطه ادامه داد و بهعنوان گروهبان یکم ارتش مشغول به کار شد.
وی در هجدهم فروردینماه سال ۱۳۶۳ در منطقه کوشک بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش به مقام شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش را در روستای ویسیان از توابع شهرستان خرمآباد به خاک سپردند.
در وصیتنامه شهید طهماسب شیخی فرد آمده است:
اکنون که این وصیت مرا باز کردهاید و میخوانید میدانم چشمهایتان اشکبار شده اشکهایتان را پاک کنید و با لب خندان وصیت مرا بخوانید، اگر ایزد متعال یاری کند چند ساعتی دیگر من شهید خواهم شد ولی خواهشمندم نگران نباشید، چون کسی که در راه خدا کشته شود، شهید است و شهیدان زندهاند.
و این نیز بزرگترین افتخار است که من در بستر مرگ طبیعی نمردهام و جان ناقابلم را فدای اسلام و قرآن کردهام، همانطوری که خودتان میدانید من همیشه آرزوی شهادت کردهام و در آخر شهادت نصیبم شد، نگران نباشید که من ناکام شهید شدهام، کسی که شهید میشود، ناکام نیست.
مادر عزیز و مهربانم که بعد از خدا تو مهربانترین و عزیزترین موجودات نزد من هستی، میدانم چه آتشی در دلت به پا شد، ولی از تو میخواهم صبر داشته باشی زیرا خداوند همیشه با صابران است، باید افتخار کنی که فرزندت در راه خدا کشته شده تو باید با چهره شاد و خندان در روز تشییع جنازه من میان مردم قدم بزنی و افتخار کنی که فرزندت در راه خدا و میهن اسلامی ایران به خیل شهدا پیوسته من تنها نمیروم من با کاروان شهدا میروم و مقصدم پیش حسین(ع) است.
مادر! بعد از شهادت من صبر پیشه کن و غم مخور، زیرا میدانم تو سالهاست که در غم دیگر عزیزانت اشک ریختهای و غم خوردهای.
پدر عزیزم! میدانم رنج و زحمت فراوان کشیدهای تا مرا به این سن رسانیدهای میدانم چه آتشی در دل شماست، ولی نگران نباشید زیرا ما باید با این خونها درخت پرثمر جمهوری اسلامی را آبیاری کنیم، پدر! زحمتهای شما فراوان بود افسوس نتوانستم به اندازه نوک سوزنی از آنها را جبران کنم.
برادرانم! همیشه در راه اسلام کوشا باشید و دستورات امام عزیزمان را به جان و دل خریدار باشید، این زمان، زمان امام حسین(ع) است و ایام، ایام عاشوراست، قدمهایتان را استوار و صحیح بگذارید و گول دنیاپرستان و منافقان کوردل و از خدا بیخبر را هیچوقت نخورید، زیرا دنیاپرستان را شایستگی مقام انسانیت نیست و اینها منافقاند و به قول امام بدتر از کفارند.
خواهران مهربانم! حجاب و پاکدامنی را سرلوحه خودتان قرار دهید و همیشه زینبوار زندگی کنید، زیرا دشمن از سیاهی چادر شما میترسد و سیاهی چادر شما پاسدار خون سرخ من است، پاسدار خون من باشید تا آسیبی به انقلاب اسلامی نرسد و در مصیبتم هلهله و شادی کنید، چون شما آرزو داشتید که در عروسی من هلهله و شادی کنید، اینک همان زمان فرا رسید و چنان شادی کنید که تمام روستا بشنوند.
در پایان امیدوارم که همیشه در زندگی خوش و خرم و پیروز باشید و مرا حلال کنید، از تمام اقوام و خویشاوندان حلالیت میطلبم ضمناً هیچگونه بدهکاری به کسی ندارم و حسابم از این بابت پاک است، در آخرین ساعات زندگی خودم، غروب غمها و طلوع شادیها را برای شما آرزو میکنم.
انتهای پیام/