خاطرات شهید - صفحه 79

خاطرات شهید

شهید غلامرضا مولایی به روایت برادر

موقعی که دَرِ تابوت را باز کردند، من آن لبخند شیرین را بر لبانش دیدم و خدا این آرزویم را بر آورده کرد.
فرمانده عملياتي گردان در جبهه

هر ثانيه از جبهه خاطره ای فراموش نشدنی است؛ گاه شیرین و گاه تلخ

نفرت از ابرقدرت ها و دلسوزي براي اسلام عزيز و همچنين دفاع از ايران اسلامي و عشق و علاقه و ايمان به خدا و جهان آخرت بهلول را به سوي جبهه‎هاي حق باطل كشانيد.
خاطراتی از شهیدسعید یساولی بمناسبت سالروز شهادتش + آلبوم

از قهرمانی تا پهلوانی ... خاطرات شهید به روایت مادر

"شهيد سعيد يساولي” در سال 1351 در شهريار در خانواده‌اي متدين متولد شد و چند سالي از كودكي را در شهريار بود و بعد از آنجا به منطقه كرج نقل مكان كردند و ساكن شدند...

حماسه سرلشکر شهید ایرج نصرت زاد در محاصره ضد انقلاب

شهید نصرت زاد در اقدامی حماسی پس از گفتن وصیت برای مختصات محل مجروحیت و اسارتگاه خود درخواست آتش توپخانه کرد.
لحظاتی با شهید « حجت الاسلام مصطفی ردانی پور»

روحانی فرمانده / عمامه من کفن من است

شهید« حجت الاسلام مصطفی ردانی پور» از موسسین لشکر ۱۴ امام حسین و فرمانده قرارگاه فتح بود که با وجود دو بار مجروحیت و جانبازی از ناحیه دست لحظه ای هم رزمانش را تنها نگذاشت و همانطور که آرزویش بود جاوید الاثر شد .

شهيد قرنى گفت:آقاى ظهيرنژاد! همين الان بايد برويد ...

شهيد قرنى به آقاي ظهيرنژاد خيره مى شود و مى گويد : من به شما مى گويم كشور الان به شما احتياج دارد، شما مى گوييد فردا مى آييد؟ همين الان ... بايد برويد
راز یاسهای کبود

روایتی از بانوی شهید فاطمه قزوینی: «نذر»

شهیده فاطمه قزوینی، متولد 1340 در بمباران هوایی دشمن، روز بعثت پیامبر در 26/12/66 همراه دو فرزند خردسالش و 6 تن از اعضای خانواده بسیجی و مبارزش به درجه رفیع شهادت رسید.
حسين صبوري در كودكي به عكس و هنرعكاسي علاقه داشت

خاطره ای از شهید والامقام حسین صبوری از زبان برادرش

ولي قسمت ايشان خط اول مقدم جبهه شد گيلانغرب تپه شياكوـ همزمان با پاتك دشمنان و انجام جنگ تن به تن
برشی بر کتاب ارزشمند رندان جرعه نوش

سردار شهید قاسم میرحسینی؛ سلام مرا به حاج قاسم برسانيد

فشار دشمن زياد شده بود. شهيد مير حسيني در حال دويدن بود كه عراقي ها او را با تير زدند و استخوان پايش شكست، سريع بالاي سرش رفتم او گفت: سريع عقب برويد و سلام مرا به حاج قاسم برسانيد.
مکاشفه شهید

خاطره ای ز شهید والامقام بهرام نوری زاده از زبان پدرشان

آشنا هستم نگران نباش تا تو را هم به دوستانت محلق نمایم.

خدمت بی منت/ سردار شهید ناصر فولادی

آقا ناصر کمی آن طرفتر ماشین را خاموش کرد و دو هزاری به من داد و گفت: این پول را به صاحب گوسفند بده تا این بنده ی خدا را آزاد کند .

خاطره ای از سردار شهید حمید ایرانمنش/ قرارداد با امام زمان(عج)

حمید در عملیات فتح المبین مدتی مفقود شد. بعد‌ها از خودش شنیدیم که اسیر شده، به قول خودش به خاطر قراردادی که با امام زمان (عج) داشته، او هم نجاتش داده است.

جنگ با سنگ

در منطقه‌، افسري از نيروي هوايي،‌ رابط ما بود و به ما كمك مي‌كرد....

ابراهیم در آتش

روایت زیر شهادت شهید احمد کشوری است. شجاعانه جنگید و تا آخرین لحظه برای نابودی دشمن تلاش کرد.

ده خاطره ناب از شهید «یزدان پرست»/ همپای شهادت آقا مرتضی آوینی را بهتر بشناسیم

شهید« محمد سعید یزدان پرست» بودن در جبهه را عبادت تلقی می کرد .هزار و 900 روز ماندن در کردستان دردش را دوا کرد. جنگ تمام شد و به خانه برگشت؛ اما دلش همیشه همانجا ماند.

مقاومت خرمشهر، مقاومت عشق بود / هرکس شیخ شریف را می دید، خستگی ازتنش می رفت

مقاومت خرمشهر، یک مقاومت عرف نظامی نبود.مقاومت خرمشهرجلوه گرعشق بود....

غافل از خود

سردار شهید عباس کریمی «فرمانده 27 لشکر محمد رسول الله» در سال 1362 پس از به جا آوردن حج الهی، در عملیات بدر ندای حق را لبیک گفت و به پاداش خود که همان شهادت در راه معبود بود نایل گشت.
اما تا زمان شهادت خانواده اطلاعی از این مطلب نداشته اند

خاطره ای از شهید والامقام حسینعلی امیرآبادی

به برکت وجود حسین اینچنین شده است و در عالم رویا مجددا" سئوال می کند مگر حسین چه شده پاسخ داده میشود حسین تو شهید شده است
پاسداشت شهدای مدافع حرم (32)

در آرزوی شهادت

شهید قبل از رفتنش تاکید کرده بود که شاید پیکرم بازنگردد و به دستتان نرسد، اما بدانید این اتفاق به سود مردم ایران است، داعش ابتدا با انتخاب نام «دوله الاسلامیه» قصد داشت چهره ای موجه از خودش بسازد و متاسفانه بسیاری از باورشان کردند.
روزهاي پر جنب و جوش انقلاب سال 1357 بود

خاطره ای از شهیدوالامقام مختار عبادی از زبان مادرش

در سال 1360 شهيد مختار عبادي مشغول تحصيل در دانشكده افسري بود و خيلي مشتاق بود كه در جبهه‌ها شركت كند اما دانشكده بعد از اتمام تحصيل و گرفتن درجه ستوان برگه حضور را امضاء كرد اين اشتياق سبب شده بود كه از مسجد محل نامه حضور در جبهه‌ها را بگيرد و موفق شد
طراحی و تولید: ایران سامانه