خاطرات شهید - صفحه 85

خاطرات شهید

روایت پروانه چراغ نوروزی همسر شهید همدانی از 38 سال زندگی مشترک

خانم پروانه چراغ نوروزی همسر سردار شهید همدانی 38 سال مجاهدت ایشان را جز به جزء روایت می‌کند. او کسی است که همدانی را برای عضویت سپاه تشویق کرده و سالیان دراز هم در کنارش با همه مشقات زندگی و با دوری اش کنار آمده است. روحیه شاداب و پر از امید همسر شهید باعث می‌شود که بتواند قصه زندگی‌اش به سادگی روایت کند.
شهدای انقلاب

خاطراتی از شهید والامقان انقلاب مجید پیغمبری از زبان مادرش

سعيد برادر شهيد مجيد پيغمبري رفت مجيد را در پادگان پيدا كند وقتي كه رفته بود ديده بود كه دور تا دور پادگان سنگربندي است و بوي خون و حماسه همه جاي شهر مخصوصاً پادگان نيروي هوايي را فراگرفته بود

وصیت نامه شهید مدافع حرم (5)؛ شهید علی تمام زاده

با نام و یاد خداوند مهربان و با درود به ارواح طیبه شهدای جهان اسلام و با سلام و دعای خیر به پیشگاه آقا صاحب الزمان (عج) و آرزوی سرسلامتی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (دام عزه)

داماد و دختر ارشد از پدرانگی سردار می‌گویند

امین سلطانی و زهرا متقی داماد و دختر بزرگ سردار همدانی، از ایشان تصویری دارند که نشان می‌دهد یک چهره ارشد نظامی‌چگونه تبدیل به یک پدر مهربان و دارای انعطاف می‌شود که با راهنمایی خود و بدون هیچ گونه تحمیل نظر و عقیده راه و رسم زندگی را به فرزندانش می‌آموزد.
پاسداشت شهدای مدافع حرم (24)

در انتظار شهادت

خداوند در قرآن می فرماید، گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند، مردگان هستند و این یک حقیقتی است که فقط شهید آن را می فهمد و می تواند درک کند و خداوند این وعده را به شهید داده است.

سه روایت کوتاه از شهید مجتبی کاظمی از شهدای روحانیت نجف آباد؛ مقید به نماز شب

یک شب به یکی از دوستانش سفارش می کند که مرا ساعت یک و نیم بیدار کن وقتی او را ساعت 2 بیدار می کنند، تحمل نیم ساعت دیرتر را نداشت...
خط ایثار (18)

و این عشق است که فرمان می راند

اطاعت از ولایت فقیه ناآگاهانه و کورکورانه نیست، بلکه اطاعتی عالمانه و آگاهانه است و چنانچه تاکنون دیده ایم، اگر ملتی شکست خورده، عامل مهم آن نداشتن رهبری و امام است.

غسل شهادت/ شهید اکبر مقیمی

آن روز هم مثل روزهای دیگر غسل شهادت کرد، وضو گرفت و آماده رفتن به راهپیمایی شد.
خط ایثار (16)

شهادت، هدیه ای که پس گرفتنی نیست!

.. مادر جان! وقتی خبر شهادت مرا شنیدی، دو رکعت نماز شکر به جای بیاور، برای اینکه پیش فاطمه زهرا (س) رو سفید شدی، چرا که فرزندی بزرگ کردی و به مکتب حسینی فرستادی.

ستاره پرفروغ آسمان دفاع مقدس

سخن شهید: وقتي كه براي در هم كوبيدن مواضع دشمن پرواز مي‌كنم حالتي دارم كه يك نفر عاشق به طرف معشوق خود مي رود. هرلحظه كه مي گذرد فكر مي كنم به معشوق نزدكتر مي‌شوم. وقتي در حال برگشتن هستم هرچند كه پروازم موفقيت‌آميز بوده باشد باز مقداري غمگين هستم چون احساس مي كنم هنوز آنطور كه بايد خالص نشده‌ام تا مورد قبول دعوت خدا قرار بگيرم.
شهدای انقلاب

خاطره ای از شهید والامقام انقلاب علی اکبر چیتگری از زبان برادرش

اکبر هرگز هیچگونه بی احترامی نسبت به من و پدرش نمیکرد و مرا بیش از حد دوست داشت و همیشه میگفت مادر من تو را خیلی دوست دارم تو برای من زحمت زیادی کشیده ای.
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (21)

شهادت هدیه ایست از جانب حق

تصرف ارتفاع 1886 افتخاری بود برای گردان حبیب. عملیات والفجر 4 رو به پایان بود. بچه ها یکی یکی سنگرها را پاکسازی کردند. اما یک سنگر تیربار به شدت مقاومت می کند. دلهره و اضطراب بعضی از بچه ها را دچار تزلزل کرد.
خط ایثار (15)

شهادت، بزرگترین فریادهاست

آنهایی که به دنیای فانی دلبسته اند... بگذار بمانند. آنهایی که جرات انتخاب مرگ را ندارند بگذار تا مرگ آنها را انتخاب کند، مگر نه اینکه مرگ، خواهی نخواهی ما را خواهد گرفت...
شهدای انقلاب

خاطراتی از شهید مهدی اسماعیلی

شهید مهدی اسماعیلی هفتم دیماه سال یکهزار و سیصدو سی و هفت در شهر تهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را در رشته برق در دانشکده علم و صنعت ایران ادامه داد و بیست و یکم بهمن ماه سال 57 توسط نیرو های ضد انقلاب به شهادت رسید.
شهدای انقلاب

شهید حسین اسماعیل زاده مقدم

شهید حسین اسماعیل زاده مقدم در سال یکهزار و سیصدو سی و چهار متولد شد و بیست و چهارم بهمن ماه سال 57 توسط حمله مزدوران شاه مجروح و در میدان حر شهر تهران به شهادت رسید. هم اکنون پیکر پاک شهید در فطعه 21 بهشت زهرا(س) بهآرمیده است.

نماز با توجه/ شهید محمد رضا کاظمی زاده

حاج قاسم سلیمانی می گفت: هر گاه که می خواستم حالم عوض شود و روحیه بگیرم، پشت سر شهید محمد رضا کاظمی زاده نماز می خواندم.

ده خاطره ناب از شهید «مجید بقایی»/ پزشکی که فرمانده شد

از سجاياي اخلاقي مجيد يادآوري خاطرات همرزمان شهيد خود بود. او در دفترچه خود اسامي 39 نفر از شهدايي را كه مي شناخت به ترتيب شهادت يادداشت كرده و هميشه بدانها مي نگريست و مي گفت : ما در قبال خون شهيدان مسئول هستيم.
شهید کربلای5؛

مرحبا به تو شیر زن/ شهید علی بینا

گفتم: عهد کرده ام دوش به دوشت بایستم، می بینی که سرپا هستم، چهره اش باز شد و گفت: مرحبا به تو شیرزن!
پاسداشت شهدای مدافع حرم (22)

گفته های دل مادر از فرزند شهیدش

چند روز پس از عاشورای سال 1392، خانواده ی شهید رسول خلیلی خبر شهادت پسرشان را که به صورت داوطلبانه به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (ع) به سوریه رفته بود را شنیدند. خبری که پدر و مادر پس از شنیدن آن نماز شکر می خوانند و تا به امروز خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ سپاس می گویند. خانواده شهید آرام و صبورند. زندگی ساده و بی ریایی دارند.

معرکه ای که شهید علی رضا موحد دانش در زندان سعودی ها راه انداخت

مکه بودیم که دیدیم یک جایی درگیری شده است. پلیس های سعودی به جان هم افتاده بودند؛ هر کدام یک عکس امام خمینی (ره) به کمرشان چسبیده بود. آنها سعی می کردند عکس را از خودشان جدا کرده و در همان حال یکدیگر را متهم به بی دقتی می کردند. بعد فهمیدیم آن که ایم معرکه را راه انداخته است، کسی نیست جز علی.
طراحی و تولید: ایران سامانه