مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید جواد اعظمی
پسرخواهرم که سید و طلبه هست آمد وگفتم ، خاله میخواستم خودم جوادم روبسپارم دست خاک . ولی حالا که تواومدی خودت این کار رو بکن . همون اندازه ای که به دنیا اومده بودبا همون اندازه تحویل خدا دادمش .
کد خبر: ۴۲۷۵۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
شهید داود عزیز الدین
هر جا حق مظلومی رو ضایع کنن، نمی تونم ساکت بمونم
کد خبر: ۴۲۷۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
خاطرات آقاي خداداد پروين قره قشلاقي
يك روز گفتم: برادر حسيننژاد مدت 3 ماه است، به جبهه آمدهام، تسويه حساب مرا بنويسيد که ایشان فرمود: دائي جان ما رفتني هستيم، ولي شما ماندني هستيد، بايد سنگر را خالي نگذاريد.
کد خبر: ۴۲۷۴۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
خاطره ای دیگر از سردار رشید اسلام
موقع شهيد شدن ايشان تمامي كردستان منطقه سلماس سپاه پوش شدند و ميگفتند: «پدر ما شهيد شد».
کد خبر: ۴۲۷۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
شهید محمد علی عربیان
میان شلوغی جمعیت کنار هم بودیم. زمزمه دعای محّمدعلی را می شنیدیم. چشم از حرم بر نمیداشتم. اولین سفرمان بعد عروسی بود.
کد خبر: ۴۲۷۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید جمشید طاهر کرد
همیشه میگم خدایا یه پسرم ودرراه تو دادم ، یکی دیگه دارم به من ببخش . من دو تا پسر داشتم که یکی شهید شد والان یکی دارم . من انقدر خدارو شکر میکردم که خدا می دونه . من هیچ وقت پیش پسر ودخترم وشوهرم گریه نمی کردم . شبها تا صبح از گوشه ی چشم هام اشک میامد . برادرم همیشه میگفت ، شاه پسند از حسین آقا خیلی صبورتر هست . زنداداشم یه روز گوشه خونه خواب بود ، من داشتم عکس پسرم ونگاه میکردم وآرام گریه می کردم که اون ها بیدار نشن . زنداداشم رو به برادرم گفت ، چهل روز گذشته این زن چهل ساعت خواب نکرده . فقط پیش شما حرفی نمیزنه .
کد خبر: ۴۲۷۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
قسمت نخست خاطرات شهید «سعیدرضا عربی»
همرزم شهید «سعیدرضا عربی» نقل میکند: «نیمه های شب همه خواب بودند. با صدای العفو او بیدار شدم. این طرف و آن طرف را نگاه کردم. بالای سرمان یک جای کوچکی بود. نوجوان پانزده شانزده ساله ای را دیدم که در سجده گریه می کرد.»
کد خبر: ۴۲۷۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
خاطرات نصرا... اسدالهي
ايشان از كساني بودند كه حقيقتا كار را براي خدا و بدون در نظر گرفتن سود و زيان انجام مي دادند و پست و مقام كورشان نمي كرد.
کد خبر: ۴۲۷۲۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵
شهید حسن عربی
با آزاد سازی خرمشهر جنگ تمام شده است و همین پندار شادی مردم را مضاعف کرده بود. مادر اما بی قرار بود. نه پای تلویزیون بند می شد و نه توی کوچه و خیابان. چند بار من را فرستاد سپاه. می گفت:«بپرس ببین رزمنده ها کی برمی گردن!»
کد خبر: ۴۲۷۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵
یادها و خاطره ها
هنوز تا اذان ظهر چند دقیقه ای مانده بود . حمید دستور داد تا نماز جماعت برپا کنیم. بچه ها نماز ظهر را به امامت خودش خواندند. بعد از نماز شروع کرد به سخنرانی بحث کوتاهی در مورد جبهه و کار نیروهای رزمنده به میان آورد...
کد خبر: ۴۲۷۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵
اگر خودش گرسنه مي خوابيد ولي شبانه بدون اين كه كسي متوجه شود غذا براي يتيمان و بي سرپرستان مي برد كه مبادا گرسنه بخوابند.
کد خبر: ۴۲۷۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۴
خاطرات قاسم ياقوتي
با آغاز جنگ تحمیلی، مدام می گفت: «پدر جان! اجازه بده به جبهه بروم که بالاخره رفت و شهيد شد».
کد خبر: ۴۲۷۰۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۴
خاطرات آقاي حميد حميدي
روزي به شهيد گفتم كه درس خواندن شما نوعي نبرد عليه استكبار محسوب مي شود ولي ايشان ناراحت شد و گفت: فعلا جبهه واجب تر از آنهاست.
کد خبر: ۴۲۷۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۴
شهید عمید(حمید) عبدوس
می گفتم:«مادرجان! تو هنوز به تکلیف نرسیدی، اگر نماز نخونی مؤاخذه نمیشی».
کد خبر: ۴۲۷۰۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۴
شهید محمدحسین محمدی در نوزدهم آذر ماه 1364 در جزیره مجنون به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۶۹۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱
شهید مهدی (حیدر) عبدوس
چاره ای نداشتیم. میان چند تخته سنگ مخفی شدیم. لب هایمان از شدّت گرما خشک شده و قمقمه هایمان خالی بود. تنها دل خوشی مان لباس سربازان عراقی بوده به تن داشتیم. شاید وقت خطر نجات مان می داد و شناسایی نمی شدیم.
کد خبر: ۴۲۶۹۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱
خاطرات آقای عباس مریخی
آخرین روزمدرسه در صف صبحگاهی گفت: انشاءا... به فرمایشات امام راحل لبیک گفتم و به جبهه حق علیه باطل عازم شدم و انشاءا... به امید خداوند متعال و با دعای مستجاب شده شما، راه کربلا آزاد می شود و می آیم تا همه شما را به زیارت حضرت سیدالشهداء(ع) ببرم.
کد خبر: ۴۲۶۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۰
برادر شهید «مجید عبدوس» نقل میکند: «شب عملیات متوجه شدم یکی از بچهها حال خیلی عجیبی داره. نماز میخونه و گریه میکنه. نزدیک رفتم. مجید بود کمی کنارش ایستادم. لذت میبردم. نمازش که تموم شد، بلند شد و من رو توی بغلش گرفت و گفت: امشب شهید میشم.»
کد خبر: ۴۲۶۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۰
شهید محمدعلی قاسمی نژاد در بیست و یکم دی ماه 1359 در مناطق جنگی جنوب کشور به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۶۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۰
خاطرات دوستان شهید غروبی
تنها از امت مي خواهم كه دعا كنند تا خداوند امام را نگه دارد. آنهائي كه بيرون از اينجا عرفان و حكمت عملي را مطرح مي كنند، بيايند در جبهه، عمل عرفان را ببينند و خدا را و حضور امام زمان(عج) را در جبهه جستجو كنند.
کد خبر: ۴۲۶۶۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۸