شجاعت مثال زدنی نوجوان 16 ساله لرستانی در جنگ تحمیلی
سید یارالله نوراللهي،يكم خرداد 1348، در روستاي پاي چك از توابع شهرستان دلفان به دنيا آمد.از سوي بسيج در جبهه حضور يافت.بيست و چهارم مرداد 1364، با سمت بي سيم چي توسط نيروهاي عراقي به شهادت رسيد. پيكرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و نوزدهم فروردين 1376، پس از تفحص در شهرستان كوهدشت به خاك سپرده شد
نوید شاهد لرستان:مدتي بود كه ما مشغول كندن كانالي نزديك شدن به كمين دشمن بوديم . هر روز از اذان صبح تا اذان صبح روز ديگر مشغول كندن كانال بوديم . تا اين كه بعد از يك ماه با ياري خداوند و تلاش و همت بچه ها به 50 متري دشمن رسيديم وچون ممكن بود اگر جلوتر برويم دشمن در كمين است . در همين جا متوقف شويم و به اصطلاح كار كانال پايان گرفت . فرداي آن روز دستور رسيد يك گردان 100 نفري طي عمليات تحت عنوان عمليات رمضان از كانال عبور كنيم و به طرف كمين گاه وتير بار چي دشمن حمله كنيم تا بعد از پاكسازي آن منطقه ما هم به جلو حركت مي كنيم . اعضا گردان هم به همراه فرمانده و كليه تجهيزات خود به راه افتادند ما هم همه منتظر بازگشت آن ها بوديم . اما متاسفانه كمين گاه دشمن به وجود آن ها و آن ها را داخل كانال در محاصره بودند . تمام ان منطقه زير شليك توپ دشمن قرار دا شت و هر لحظه ممكن بود تمام كانال فرو بيزد
بچه ها هم راه بازگشتي نداشتند و در داخل كانال تحت محاصره درآمده بودند . بنابراين فرمانده گردان با بي سيم به ما كه در يك كيلومتري آن هم منتظربوديم خبر دادند محاصره شده اند و احتياج به كمك دارند . ما هم هر چه فكر كرديم هيچ راهي نبود كه به آن ها كمك كنيم . زيرا تمام منطقه را سياه و تاريك كرده بود . از طرف ديگر اطراف كانال تحت محاصره نيروهاي دشمن بود . بنابراين همه،مانده بودندكه چطور به آن ها كمك كنند كه در اين هنگام يكي از بسيجيان بنام سيد يار الله نورالهی كه نوجواني 15 يا 16 ساله اي هم بود گفت : من يك فكري دارم ايشان مي گفتنند : من به و سيله يك طناب آن ها را نجات مي دهم . ابتدا فرمانده مان با او مخالفت كرده زيرا هم منطقه زير رگبار دشمن بود و هم او نوجواني بيش نبود و ممكن بود جانش به خطر بيفتد اما با اصرار زياد خودش به او اجازه دادنتد تا اين كار را انجام دهد . بنابراين او يك طناب بسيار درازي برداشت تا اين كار را انجام دهد و از راه ديگر كانال جلو رفتند و وقتي جلو رفتند يك سر طناب را گرفتند و بچه ها يكي يكي از طريق آن طناب خود را از محاصره دشمن نجات دادند و از كانال بيرون آمدند . ما منتظر بوديم . بعد از مدتي ديديم كه خارج شده و به خا طر نجات بچه ها در واقع او را تشو يق كرديم ما هر چه منتظر شديم نيامد. بايد بگويم كه بعد از اين كه تمامي بچه ا بيرون امدند سقف كانال فرو ريخت و ما نتوانستيم اين رزمنده شجاع و نترس را از زير آن ها بيرون بياوريم . . خودش و همان طناب كه باعث نجات 100 نفر از بچه ها شد زير اوار كانال باقي ماندند و بعد چند سال نوزدهم فروردين 1376، پس از تفحص در شهرستان كوهدشت به خاك سپرده شد.