قسمتی از زندگینامه شهید علی کاظم امکانی
زندگينامه شهيد علي كاظم امكاني
نوید شاهد لرستان:شهيد علي كاظم امكاني در سال 1346 در روز 30 دي ماه درخانواده اي محروم و مستضعف و كشاورز ولي مومن و در روستاي سبزه خاني از توابع بخش نورآباد متولد شد و در دوران كودكي خود بنا به توصيه پدرمان روحاني كه در محله ما بود و شروع به نماز خواندن نمود و تا اينكه به سن 7 سالگي رسد و در سن 7 سالگي شروع به درس خواندن كرد و كلاس اول خود را در مدرسه اي كه در روستاي ما بود رفته و درس خواند و سال بعد يعني اول مهرماه خانه ما بنا به مشكلات كه در آن زمان دست و پا گير ما بود و به نورآباد آمد و از آن سال به بعد مرتب درس خواند و دائما با نمرات بالا و در كلاسهاي مختلف قبول مي شد و سال 57 نقلاب اسلامي پيروز شد و او هم نوجوان شده بود و كه از آن موقع به بعد از تظاهرات ها و را هپيمايي ها شهر خودمان و مراسم تشيع جنازه ها و نماز جماعت و دعاهاي كميل شركت مي كرد و در اوايل تشكيل پايگاهاي و مقاومت عضويت اين اركان درآمد و اكثريت شبها را در پايگاه مشغول به كار بود و پست ميداد و در اوايل سال تحصيلي 63-64 به همراه خانواده به خرم آباد نقل مکان نمود و او نيز در اين شهرستان مشغول به تحصيل شد و سال سوم دبيرستان را در اين شهرستان خواند و او در اسل 25 بهمن ماه همين سال به جبهه اعزام شد و مدت 45 روز در زبيدات مشغول به خدمت بود و پس از 45 روز كه به خانه برگشت و باز هم ميل رفتن به جبهه را داشت كه بنا به گفته پدرم و سال 64-65 درنورآباد مشغول به درس خواندن شد و سال 4 را در اين شهر خواند و اما هنوز امتحان ثلث سوم را نداده بود و در تاريخ 25/1/64 بنا به گفته امام امت مبني بر اينكه هر كس مي تواند بردارد و بايد به جبهه برود و در مرحله دوم راهيان كربلا و توسط بسيج مستضعفين به همراه چندين از رفقا به جبهه اعزام شد و در عمليات حاج عمران شركت داشت و تك تجاوزان عراقي كه در 24 روز پس از اعزام هم راه چند تن از نيروهاي هميشه پيروز تيپ هاي 110 شهيد بروجردي و 57 ابوالفضل فرستادن و به شهادت رسيدند كه در طول اين مدت هيچگونه اطلاعي از او در دست ندايشتيم نامه هم ننوشته است و بنياد شهيد او را مفقودالاثر اعلام نمودند و تا بعد از مدتي از خانواده‌هاي مفقودالاثر دعوت نمودند كه شايد با تماشاي فيلم و ماهواره‌اي ارسالي فرزند خود را بشناسد ولي در اين فيلم هم ما چيزي را بدست نياورديم و پس از چندي با دريافت نامه اي از معاونت سپاه نورآباد به معراج شهدا تهران مراجعت كرديم و از آنجا هم چيزي نصيمان نشده و تا اينكه يك روز بطور ناگهان بعد از پنچ ماه به ما خبر دادند كه جنازه پسرتان پيدا شده و هم اكنون در سپاه پاسداران و است و ما هم جنازه را دريافت كرديم و به خاك سپرديم و تنها خاطره اي كه به نظر من جالب مي رسد اين است و كه يك روز قبل از رفتن او به جبهه تمامي رفقايي كه مي خواستند با هم به جبهه بروند و در خانه ما جمع شدند و صبح تا شب مشغول حرف زدن در مورد جبهه رفتن خودشان بودند و دو حلقه فيلم هم عكس گرفتند و آن عكسها تمامي به يادگار مانده اند روحش شاد و يادرش گرامي باد.
منبع:سیستم اطلاعاتی معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگان استان لرستان
