« یه جورایی به دلم افتاده بود که اگر برود رفتن آخرش است، آخرین نگاهش که به من افتاد، گفت: مادر نگران نباش من پنجشنبه برمیگردم ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید «حسین صفریحسینآبادی» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۳۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۱
«پرسیدم: قمقمهات را چرا آب نمیکنی؟ گفت برای چه پر کنم، من مطمئنم که به خوردن آب نمیرسم ...» متن کامل این خاطره خواندنی را همزمان با سالروز شهادت شهید "قاسم شکیبزاده" در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۰
همزمان با سالروز شهادت شهید "قاسم شکیبزاده"، در وصیتنامه این شهید گرانقدر میخوانیم: « ما رهروان الله، بیمی از مرگ در راه خدا نداریم، بلکه از خدای باری تعالی آرزوی شهادت میکنیم و میگوییم اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک...»
کد خبر: ۴۷۹۳۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۰
خدیجه کشتکارامامیچرخلویی مادر شهید "ابراهیمعلی امامیچرخلو" به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۴۷۹۲۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۸
شهید "قاسم علیاکبری" در وصیتنامهاش مینویسد: « خدایا تو شاهد باش من به راهی رفتم که هدفی جز خدمت به اسلام و قرآن نداشتم و از تو یاری میخواهم که کمک کنی تا هر انگشتی که بر ماشه میگذارم برای رضای تو باشد...»
کد خبر: ۴۷۹۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۸
همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، پویش مردمی ختم قرآنکریم با عنوان «بهار قرآن با شهدا» در استان قزوین برگزار میشود.
کد خبر: ۴۷۹۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۸
«نیمه شب بلند شد رفت توی اتاق سرد و نماز شب خواند. از صدای گریهاش بلند شدم. گفتم پسر مگر تو چه گناهی کردهای که اینقدر گریه میکنی؟ ...» ادامه این خاطره از زبان مادر شهید «سید علیاکبر حاج سیدجوادی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۷
غلامرضا علیپوربشری پدر شهید گرانقدر «مهدی علیپوربشری» به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۴۷۹۱۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۷
پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین گزارشی تصویری از زندگی شهید "قاسم شکیبزاده" را منتشر کرده است که در ادامه از شما دعوت میکنیم این تصاویر را مشاهده کنید.
کد خبر: ۴۷۹۱۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۷
در دست نوشته به جا مانده از شهید "قاسم شکیبزاده" میخوانیم: «این ایمان و روحیه است که میجنگد و خلاصه، این مکتب است که میجنگند، نه منِ حقیر.»
کد خبر: ۴۷۹۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۶
کارگران بسیجی استان قزوین با اهدای بیش از 10 میلیارد ریال در رزمایش مواسات، همدلی و کمک مؤمنانه با هدف دستگیری نیازمندان و خانوادههای آسیب دیده از ویروس کرونا شرکت کردند.
کد خبر: ۴۷۹۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۶
«از حرفهایش دلم گرفت. مثل بچهها قهر کردم، به اتاق رفتم و برای بدرقهاش هم نرفتم. وقت رفتن آمد و گفت: مادر قهر نکن! قول میدهم زود زود برگردم ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید «قربانعلی حدادی» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۶
شهید "مرتضی بهبودی" در وصیتنامهاش آورده است: «ولایتفقیه را یارى کنید، البته نه مانند مردمان کوفه! بلکه شعارى که مىدهید باید همراه با شعور باشد یعنى بر روى حرف خود استوار و ثابت قدم باشید ...».
کد خبر: ۴۷۹۰۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۶
شهید «امرالله محمدعلیخانی» از سوی بسیج راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و تا پای جان برای دفاع از آرمانهای انقلاب مقابل دشمنان ایستادگی کرد.
کد خبر: ۴۷۹۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
کتاب «سرود سرخ سپیدار»، گزیده شعر پایداری شاعران استان قزوین است که برای نخستین بار سال 1395 با یک هزار و 500 نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۷۹۰۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
«کارش همین بود. هر چی میتونست زبون میریخت که از بابا جمال پول بگیره. اصلا نمیدونستیم چقدر حقوق میگیره! ...» ادامه این خاطره از سردار گمنام دانشجوی شهید «سید ناصر سیاهپوش» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
«گفتم: نرو، صبر کن برادرت بیاید بعد تو برو. گفت: نه باید بروم، مگر تو دوست داری که من اینجا بمانم و مثل بعضی از افراد لاابالی شوم؟ ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید «علیاکبر سلیمیتوپقرا» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۴
یک کارگر خدمات شهری آبیک ۵ میلیون ریال برای تهیه ماسک و اقلام بهداشتی به بیمارستان هدیه کرد تا جلوه دیگری از ایثار اجتماعی را به معرض نمایش بگذارد.
کد خبر: ۴۷۹۰۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۴
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد استان قزوین ، ویژهنامه الکترونیکی شهید "ایرج آموخت" را منتشر کرد.
کد خبر: ۴۷۸۹۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۴
«کودکان بیمار که وارد بخش کرونا میشوند ابتدا به سختی نفس میکشند، سرفههای شدید امانشان را بریده است، با دیدن لباسهای ایزوله و ماسکهای ما احساس ترس و دلهره دارند اینجاست که درمان و خنداندن آنها برای ما سخت میشود ...» آنچه میخوانید روایتی از خاطرات و ناگفتههای پرستار و دختر شهید «افشارونگینی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۸۹۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۴