نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - گروه
همزمان با آغاز سال نو میلادی، مراسم بزرگداشت و تقدیر از خانواده شهدای اقلیت روز پنجشنبه با حضور نمایندگان اقلیت مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۴۶۳۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۸

ميداني كه براي چه به منطقه رفته بودم؛ خواستم عكس بگيرم، از هر چه كه مي ديدم؛ از ايثار نوجوان هايي كه نارنجك به كمر می بستند
کد خبر: ۴۴۶۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۷

گذری بر زندگینامه/ توصیه های «شهید مامند منگور كردستاني»
«شهید مامند منگور كردستاني» لباس مقدس بسيجي را بر تن كرد و همراه با عشاير غيور منطقه به دفاع از مرزهاي ميهن اسلامي و دشمنان داخلي پيوست. هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب به آرزوی دیرینه اش رسید و به لقاي معبود خويش شتافت.
کد خبر: ۴۴۶۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۷

سمير قنطار قديمي ترين زنداني لبناني و مقاومت، در زندان هاي اسرائيل بود و وعده سيد به زودي محقق شد، وقتي در تابستان گرم 2006 جنگ 33 روزه در گرفت و خانه عنكبوت فرو ريخت
کد خبر: ۴۴۶۱۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹

خروس خوان صبح، مش رجب، مسئول تدارکات گردان هی میرود و هی می آید و با دمُش گردو می شکند: «آهای ایها الناس...از امروز سلاح مافوق سری داریم! » می گویم: «آقایی که شما باشی، منظور غذای فوق سریه؟
کد خبر: ۴۴۶۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۲

دور تا دور حوض خانه ی ما / پوکه های گلوله گل داده است
کد خبر: ۴۴۶۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶

مادر سلام! آمده ام بعد سال ها / انگار انتظار تو را پیر کرده است
کد خبر: ۴۴۶۱۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵

دعا کنید که من ناپدیدتر بشوم / که در حضورخدا رو سفیدتر بشوم
کد خبر: ۴۴۶۱۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷

کد خبر: ۴۴۶۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹

میانگین سن بچه های اردوگاه هفده تا بیست سال بود، اما همه چهره ها تکیده و شکسته. جوان هفده ساله، گویی پیرمردی است هشتاد ساله.
کد خبر: ۴۴۶۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵

آتش موسي عيان از سينه سينا ستي / يا كه زرّين بارگاه بضعه موسا ستي
کد خبر: ۴۴۶۰۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۰

در دوران جنگ به خدمت مقدس سربازی رفته بودم. من که عشق به جبهه با تمام وجودم عجین شده بود نتوانستم که جبهه و جنگ را ترک کنم. بعد از پایان سربازی همچنان در جبهه به صورت بسیجی ماندم و بعد به عضویت سپاه در جنگ ماندم.
کد خبر: ۴۴۶۰۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵

نزدیک غروب بود که صدای ناله و فریاد برادران به گوش رسید. با خبر شدیم که به دستور فرمانده اردوگاه رو پای سه نفر از اسرا گازوئیل ریخته و سپس کبریت کشیده اند.
کد خبر: ۴۴۶۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵

گوشه ی اتاق روی موتور قرمز رنگی پارچه ای توری و سفید انداخته، این موتورسیکلت از سال 1361 تا همین امروز که 32 سال از آن تاریخ گذشته گوشه ی اتاق پیرزن جا خوش کرده و تنها یادگار پسری است که از سال 1361 تاکنون مفقودالاثر است.
کد خبر: ۴۴۶۰۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵

موشک کاغذی بلند شد و پدرم را به اشتباه انداخت / پدرم داد زد: هواپیما... بمب روی قرارگاه انداخت
کد خبر: ۴۴۵۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۲

ای پیشپرواز کبوتر های زخمی / بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!
کد خبر: ۴۴۵۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶

خانه پیرزن ته کوچه / پشت یک تیر برق چوبی بود
کد خبر: ۴۴۵۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۰

مصطفی بعد از پانسمان پایش به اتاق آن پزشک رفت و از او پرسید:«اگر قسمتی از بدنتان زخمی باشد و روی آن را بدون بی حسی ضدعفونی کنند و حتی بخشی از آن را بکِنند، احساس درد نمی کنی؟»
کد خبر: ۴۴۵۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۱

عملیات خیبر سال 1362 انجام شد و مصطفی یکی از جوانان رزمنده بود که در منطقه طلائیه از ناحیه پای راست مجروح شده بود. ترکش پشت پایش را از بالای زانو خراش داده بود. بر اثر این جراحت به بیمارستانی در شهر مقدس قم منتقل شده بود.
کد خبر: ۴۴۵۸۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۰

به اطرافم نگاهی کردم. زنان و دختران همسفرم هر یک حالی داشتند. من هم در فاصله ای دور از دیگران و در پشت تلیّ از خاک با جمجمه پیشانی سوراخ شده ات خلوت کردم. حالا من بودم و تو، دست بردم و خاک گونه هایت را ستردم.
کد خبر: ۴۴۵۸۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۱