ايشان پس از اينکه مجروح شدند، به بيمارستان انتقال يافتند و پس از چند روز که هنوز زخم ها و جاي ترکش هاي دشمن بعثي بر روي بازوي وي التيام نيافته بود، با اصرار فراوان مجدداً به جبهه هاي حق عليه باطل عازم گشتند.
عاشق ارباب که باشی حاضری سینه خیز به پابوسش بروی...
شهید ورزشکار، محمد کاظم توفیقی در دهم بهمن ماه سال 1370 در شب میلاد امام موسی کاظم (علیه سلام) متولد شد. از کودکی به ورزش علاقه داشت. و در این زمینه موفقیت های زیادی کسب کرد. در سال 88 در رشته موتور کلاس مقام اول استانی را کسب کرد. و در سال 89 موفق شد مقام اول استانی و سوم کشوری را کسب کند. و در رشته دوچرخه سواری در سال 91 مقام اول را به خود اختصاص داد. شهید کاظم توفیقی در 16 بهمن ماه سال 94 در دفاع از حرم حضرت زینب در سوریه به شهادت رسید.
میخواهم داستان فراق یاری را بگویم که خود هرگاه به یاد او میافتم اشک در چشمانم حلقه میزند و بغض گلویم را میفشارد یار صدیقی که همچون برادر و حتی بیشتر او را دوست میداشتم و دوست دارم
به مناسبت هفدهم آبانماه سالروز تولد شهید گرانقدر محمد ذاکری خلاصه ای از زندگی نامه شهید و خاطراتی از ایشان از زبان پدر و مادرش منتشر می شود با ذکر صلوات برای شادی روح این شهید عزیز و تمامی شهدای سرافراز.
ساعت 7 بود که به پشت خاکريز خودي رسيديم بچه ها جان پناهي حفر نموده با تيمم و پوتين نماز خواندند فرهاد تفنگش را به من سپرد و مشغول خواندن آخرين نماز زندگيش شد در قنوت با دست هاي کوچک و قلب خاضعش در مقابل معبود دعا مي کرد.
ساعت 7 بود که به پشت خاکريز خودي رسيديم بچه ها جان پناهي حفر نموده با تيمم و پوتين نماز خواندند فرهاد تفنگش را به من سپرد و مشغول خواندن آخرين نماز زندگيش شد در قنوت با دست هاي کوچک و قلب خاضعش در مقابل معبود دعا مي کرد
نزدیکی های صبح به ما خبر رسید که باید برگردیم. از طرفی بی سیم ما از کار افتاده بود و از طرفی بچه های گروهان من در میدان مین گرفتار شده بودند، رفتم و آنان را صدا زدم. هوا تازه داشت روشن می شد. نوبخت به من گفت: نمازت را خواندی؟
در زمان کودکی چون ما یک سال با هم اختلاف سنی داشتیم خیلی با هم دعوا میکردیم و خیلی با هم لجبازی میکردیم و اکثر اوقات با هم دعوا میکردیم اما وقتی بزرگتر شدیم خیلی بهم وابسته شدیم . او خیلی مهربان بود و به بزرگتر ها احترام میگذاشت....
شهیده ˈگلدسته محمدیانˈ از شهدای فرهنگی دوران جنگ تحمیلی شهرستان شیروان، به همراه دختر خردسال و همسرش، در جریان بمباران شهر دزفول توسط دشمن بعثی به دیدار معبود پرکشید
او بسیار مردم دار و با خدا بود. دوتا از پسرهایم در سپاه کار می کردند. به آنها گفتم: می شود یک زیلو بخرید بیاورید تا در حیاط پهن کنم. دیگر نمی توانم این قالی سنگین را هر روز عصر ببرم بیرون و بیاورم تو. خدابخش گفت:((بله ولی به یک شرط این کار را می کنم اگر این قالی را می دهی ببرم به یک فقیری بدهم برایت زیلو می خرم.
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید غلامرضا تهرانی فرزند حسین در سال 1339 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 29/7/59 در جبهه آبادان در جاده تصادف کرده و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.