نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
این شهیدان بلند بالا خاطرات شیرین و زیادی دارند، از اتفاقات و رویداد های نادر و گاه تعجب بر انگیزی که برایش رخ داده است. یکی از این خاطرات از این شهید عزیز این است که در ادامه میخوانیم.
کد خبر: ۴۵۵۹۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۷

یادها و خاطره ها
پس از آزادی خرمشهر، چون دشمن روحیه ی خود را از دست داده بود، مناطق اشغالی را یکی پس از دیگری از دست می داد. به همین خاطر، از مناطق مهران و دشت محسن آب هم عقب نشینی کرده و این مناطق را با تنوع زیادی مین گذاری کرده بود...
کد خبر: ۴۵۵۹۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

خواهر شهید نصراله رفیعی می‌گوید: خرمشهر آزاد شد!خبر را که شنیدیم از خوشحالی یک جا بند نمی شدیم. مردم شور و نشاط عجیبی داشتند. تلویزیون شادی همه را نشان میداد.
کد خبر: ۴۵۵۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

به مناسبت سالروز عملیات آزاد سازی خرمشهر
شهید غلامعباس داشته از شهدای سرافراز هرمزگانی عملیات آزادسازی خرمشهر می باشد به همین مناسبت زندگی نامه و بخشی از سفارش های شهید به مادرش منتشر می گردد
کد خبر: ۴۵۵۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۴

به همت سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس صورت گرفت؛
نمایشگاه اسناد و مدارک عملیات بیت‌المقدس به مدت پنج روز و به صورت همزمان در ۱۵ استان کشور در حال برگزاری است.
کد خبر: ۴۵۵۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۴

خاطره از شهید "هاشم عقیقی" به نقل از برادر ایشان
به رسم خانوادگی شهید هاشم عقیقی، پس از برگشت هر یک از فرزندان از جبهه بهخ پای آنها قربانی میکردند. شهید معتقد بود این قربانی ها فیض شهادت را از او گرفته است. درست دفعه بعد از زمانی که این را نقل کردند به فیض شهادت نایل گشتند.
کد خبر: ۴۵۵۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۴

خواهر شهید محمدحسین تجلی تعریف می‌کند: محمدحسین طفره می رفت و چیزی نمی گفت اما وقتی دید حریف دایی گفتن های مظلومانۀ پسرها نمیشود، گفت: فقط با یک شرط که چراغ ها خاموش باشند!
کد خبر: ۴۵۵۵۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۳۱

خواهر شهید عبداله بسطامیان می‌گوید: از من قول گرفت تا قبل از شهادتش سراغ وصیتنامه نروم. انگار هنوز او را نشناخته بودم. نمی‌دانستم پشت این چهرۀ بچه گانه روح بزرگی پنهان است.
کد خبر: ۴۵۵۵۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۳۱

پدر شهید سبزعلی رمضانی بیان می‌کند: شهید سبزعلی خیلی خوش اخلاق و دلسوز و مهربان بود وقتی انقلاب شروع شد تمام ذکر و فکرش رفتن به جبهه شد همه خانواده با رفتن او مخالفت کردیم.
کد خبر: ۴۵۵۴۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۳۱

هفدهمین جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع)
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان برگزار می کند: هشتمین دو سالانه ملی سفرنامه و خاطره نویسی رضوی در دو گروه سنی زیر 18 سال و بالای 18 سال با اهداف ذیل برگزار می گردد: 1. اشاعه فرهنگ منور رضوی 2. گسترش فعالیت های فرهنگی و ادبی مرتبط با سیره امام رضا (ع) 3. ترویج و گسترش فرهنگ سفرنامه نویسی و خاطره نویسی 4. ایجاد انگیزه برای تولید کنندگان آثار ادبی مرتبط با فرهنگ رضوی
کد خبر: ۴۵۵۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۳۱

شهید محمد حسین پرشکفتی در خاطره ای می نویسد: يک خاطره در تاريخ 24دی ماه 1360 از حمله؛ ما صبح از خواب بيدار شديم به ورزش رفتيم و بعدش رفتيم صبحانه خورديم و به کلاس آموزش رفتيم و تا ساعت 12 آمديم و نهار خورديم و بعداً دوباره سر کلاس آموزش رفتيم و ساعت 3 بعد از ظهر بود
کد خبر: ۴۵۵۱۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۶

خاطرات هم خدمتی با شهید علی اسپرم به روایت پسرعمه شهید/
شهید علی اسپرم از شهدای ماه اردیبهشت می باشد به همین مناسبت خاطرات روایت شده توسط علی اسیر غم که در دوران دفاع مقدس هم خدمتی و پسرعمه وی می باشد منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۵۵۱۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۹

خاطره
غافل از اینکه بعد از سپری شدن ماه مبارک رمضان آن سال ، من و آن پیرمرد و سایر اسرای هم آسایشگاهی در کشور لبریز از کویر و کسالت عراق 8 سال تمام قصد غربت کردیم و اسرا با دست های دردمند و دلهای شکسته شان نغمه ی « اللهم فک کل اسیر» را مرور می کردند...
کد خبر: ۴۵۵۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۵

خاطراتی از شهید عباسعلی عرب خالقی
شهيد عباس را ديدم كه روبروي من ايستاده به من مي گويد: مادرم غصه نخور ما دو روز ديگر به كلاته خيج خواهيم آمد
کد خبر: ۴۵۵۰۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۵

خاطره ای شنیدنی از فریده عبدالهی یکی از زنان ایثارگرکرمانشاهی؛
پزشکان، پرستاران و حتی امدادگران به او گفتند: باید روزه ات را بشکنی و آب و مایعات مصرف کنی. اما او مقاومت می کرد. نمی خواست روزه اش ناقص بماند و بشکند، هیچ جوری کوتاه نمی‌آمد. این پسرک خردسال می گفت " من روزه ام را نمی شکنم. حاضر به روزه خواری و ترک روزه نیستم. خدا شفا دهنده من است اگر قرار است که در ماه رمضان بمیرم چه بهتر که با زبان روزه به حضور خداوند شرف یاب شوم.
کد خبر: ۴۵۵۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۴

مادر شهید مرتضی بابائی از فرزند خود می‌گوید: زمانی که جنگ شروع شد آماده ی رفتن به جبهه شد و چند بار هم جبهه رفت و برگشت دفعه ی آخری که از جبهه برای مرخصی آمده بود چند روز پیشمان ماند اما در این مدت هم زمزمه ی شهادت سر می داد.
کد خبر: ۴۵۵۰۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۴

شهيد صدرالله انصاری در خاطرات روز نوشت خود می نویسد: لوله هاي نفتي که از اهواز به آبادان جهت تصفيه منتقل مي شوند به وسيله بعثيان به کلي از بين رفته بود .آثار زيادي از لاشه هاي تانک ديده مي شود که به وسيله رزمندگان منهدم شده بود .
کد خبر: ۴۵۴۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۳

من کنار زنده یاد ابوترابی نشسته بودم، ابوترابی در حالی که خودش را در پتویی پیچانده بود دستهایش را در زیر پتو فرو برده بود و آرام آرام سینه می زد، گفتم آقا سید! این چه دردی را دوا می کند که تو حالا در زیر پتو دستی هم به سینه بزنی...
کد خبر: ۴۵۴۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۳

او را به نام شهید گمنام میخواستند تشیع کنند که موقع تشیع کردن برحسب اتفاق دایی و خاله او در آنجا بودند و در موقع تشییع کردن دو عکس از او گرفتند که این دو عکس بعد ا زچهل روز از شهادت او نشانگر این شد که او را شناسایی کنند.
کد خبر: ۴۵۴۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۲

خاطره اي از شهید رضا جعفری گرگانی
این خاطره مربوط است به زمانی که شهر خرمشهر در دست عراقی ها بود و در محاصره آنان كه پدر شهيد رضا جعفري به ديدن فرزندش ميرود و داستان آن روز را بيان ميكند.
کد خبر: ۴۵۴۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۴