«حاج کاکا» و پاهایی که جا ماند
به گزارش نوید شاهد لرستان، یادگاری دیگر از روزهای عشق و حماسه به آسمان پر گشود و به همرزمان شهیدش پیوست. جانبازی سرافراز که از کاروان شهادت جا مانده بود و سالها در رنج و مشقت روزگار گذراند تا برایمان شجاعت و ایثار را معنا کند.
سرهنگ حاج محمدحسین عباس زاده، حاج کاکای جبهههای نبرد که اوان جوانیاش با روزهای مبارزه با دشمن بعثی گره خورده بود، در سن ۲۵ سالگی هر دوپایش را در میان خاکریزها جاگذاشت و ۴۱ سال بدون پا زندگی کرد و دستانش تکیهگاهش شده بود.
رزمندهای دلاور که برای دفاع از وطن با قامتی استوار به قصد جهاد و قرب الی الله بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاد و جان شیرینش را در طبق اخلاص گذاشت و در این راه عباس گونه شرح وفا کرد و خدای سبحان چنین مقدر کرد که غنیمتی بزرگ از رحمت الهی از کاروان شهادت جا بماند تا در مکتب این بزرگمرد درس ایثار و فداکاری بیاموزیم.
چه زیباست اراده پولادین مردان تاریخ جنگ که معاملهشان تنها باخدا بوده و این بصیرت یافتگان، پا بر نفس خویش گذاشتند و از دلبستگیهای این دنیای فانی گذشتند و چیزی در قبال آن نخواستند.
مکتب جانبازان دفاع مقدس تنها درس شهادت و ایثار نیست بلکه درس اخلاق و ایمان است. سال ۹۶ توفیق دیدار «حاج کاکا» را داشتیم، خوشرویی و سرزندگی در چهرهاش موج میزد، از عشقش برای جبهه رفتن میگفت، آدم از شنیدن اینهمه دلیری و ایثار حیران میماند.
شوخطبعی و جذابیت سخنان «حاج کاکا» به حدی بود که زمان از دستمان رفته بود و تا پاسی از شب محو شنیدن خاطرههایش شده بودیم. سرزندگی و مهمان نوازیاش به گونهای بود که جانبازی را در چهرهاش محو میکرد. دیدن این اسطوره صبر و ایثار لحظاتی را رقم زد که قلم از توصیف آن عاجز است.
«حاج کاکا» که روزی تکتیرانداز جبهههای نبرد بود، پاهایش را در سنگرهای خاکی جبهه جا گذاشته بود و حالا همان دستان پُر استقامت را بر زمین میزد تا بتواند راه برود.
دستانی که از فشار درد، خواب را از چشمانش ربوده بود اما این دردها ذرهای از عشقش به انقلاب کم نکرده بود و هنوز هم رگ غیرت «حاج کاکا» به جوش میآمد و اینبار در حسرت دفاع از حرم حضرت زینب(س) بود و چه زیبا گفت: «به خدا قسم اگر اجازه دهند من نیز برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) لباس رزم پوشیده و میروم».
دیروز این رزمنده لرستانی پشت سر امام و رهبری تمامقد ایستاد و راهی جبهههای نبرد حق با دشمن شد و در این راه پاهایش را از دست داد، سالها در مشقت بود و امروز این یادگار سروهای سرخ از قفس دنیا رها گشت و به وصال معبود رسید.
آری؛ حاج کاکای بدون پا، رهنورد راه مقدسی شد که پاداش آن، جاودانگی و بقا است.
یادداشت از فاطمه بیرانوند
انتهای پیام/